سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
  • محمدعلی مقامی ( یکشنبه 88/6/8 :: ساعت 5:47 عصر)

  • Scientists use stem cells to grow fully functioning teeth in mice

    Team at Tokyo University of Science hope breakthrough could lead to technology to replace damaged or lost organs in humans

    guardian.co.uk, Monday 3 August 2009 22.00 BST

     

    Fully functioning teeth have been grown from stem cells planted in the mouths of mice, scientists said today.

    The researchers in Japan hope the breakthrough could prove not only to be an important step towards being able to replace teeth in humans but eventually replacing organs, lost or damaged as a result of disease, injury or ageing.

    The technology has already been used to develop limited tissues that could be transplanted into animals. But the new experiment was the first time a fresh three dimensional organ had been grown in a living animal from just a few cells.

    "Tooth germs" – the tiny buds that appear before a tooth grows – were developed by the Japan-based team, according to a paper published in the journal Proceedings of the National Academy of Sciences.

    Dr Takashi Tsuji, from the Tokyo University of Science, and his colleagues first removed the upper first molars from five-week-old mice. Then three weeks later, after confirming that no remaining components of the tooth root were present, they transplanted the germs into the jawbones of the mice. The seed-like tissues contained all the cells and instructions necessary to grow a tooth.

    A green fluorescent protein was used to track the genes in the buds, which eventually grew into fully formed teeth with all the usual structures including enamel and blood vessels.

    Tests confirmed that the bioengineered teeth were "fully functioning". The study said their hardness was comparable to normal teeth, enabling proper chewing. Nerve fibres could grow throughout and responded to pain stimulation, an important protection mechanism for the teeth.

    The study said the technique could provide a prelude to "the ability to grow new, fully functional bioengineered organs inside the body from stem cells or other germ cells.

    "Current approaches to the development of regenerative therapies have been influenced by our understanding of embryonic development, stem cell biology, and tissue engineering technology.

    "The ultimate goal of regenerative therapy is to develop fully functioning bioengineered organs which work in cooperation with surrounding tissues to replace organs that were lost or damaged as a result of disease, injury, or ageing.

    "We propose this technology as a model for future organ replacement therapies. This study represents a substantial advance and emphasises the potential for bioengineered organ replacement in future regenerative therapies."

     



  • کلمات کلیدی : stem cells

  • محمدعلی مقامی ( شنبه 88/6/7 :: ساعت 10:39 صبح)

  • به نام خدا

    بیماری های روحی (لجاجت)

    منبع:سایت مقالات علمی ایران

     

    هو الشافی
    خودسازی(تهذیب نفس )-شناخت ودرمان بیماری لجاجت

    بنام الله و با یاد امام مهدی (عج). انسان که یک حقیقت بزرگ است و پس از خلق شدنش آفریگارش به این آفریده اش مباهات کرد (فتبارک الله احسن الخالقین) مرکب است از چند بعد 1 - بعد روح 2 - بعد جسم 3 - بعد عقل و هریک از این ابعاد وجودی انسان صحت و بیماری دارند. ما در این جلسه به بیماری های روحی انسان می پردازیم و راه درمان آنها را می گوئیم و امید است که مفید باشد.

    سوال - بیماری های روحی کدامند؟
    جواب - بیماری های روحی عبارتند از بیماریهایی که مربوط به بعد روحی انسانند (به عبارت دیگر مربوط به بعد جسمی انسان نمی باشند مانند بیماریهای چشم - قلب - گوش - و...... ). این بیماریها عبارتند از 1 - لجاجت - تکبر - کینه - حسادت - بخل - ریاء - سوءظن - بدزبانی - غضب - حرص و طمع - عجب - خودخواهی و خودپسندی - و... که به نظر این حقیر سر دسته و مهمترین این بیماری ها 5 بیماری (لجاجت - تکبر - کینه توزی - حسادت - بخل) می باشند و دلایلم برای این نظریه عبارتند از:
    1 - دیدگاه قرآن در باره این 5 بیماری که حتی آیاتی هم مخصوص این بیماریها وجود دارد که در ادامه مباحث بیان می شود.
    2 - دیدگاه اهلبیت و روآیات فراوانی که در باره این 5 بیماری وجود دارد.
    3 - دیدگاه عقلی - که عقل انسان بخوبی می تواند اهمیت این 5 بیماری را بررسی کند.
    4 - تجربیات شخصی خودم در برخورد و ارتباط با مردم و آنچه در آنها دیده ام و مطالعه روحیات انسآنها که بعنوان تجربه شخصی برایم حاصل شده است.

    سوال - چرا عبارت بیماری را بکار می بریم ؟ و مثلا به (حسادت) بیماری اطلاق می کنیم؟
    جواب - به 3 دلیل:
    1 - زیرا قرآن لفظ مرض (بیماری) را در این موارد بکار برده است مانند سوره بقره آیه 10 - (فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا)
    2 - احادیث که از ائمه صادر شده اند مانند حدیث 2775 از کتاب غررالحکم (قال علی علیه السلام - الا وان من البلاء الفاقه واشد من الفاقه مرض البدن واشد من مرض البدن مرض القلب - اگاه باشید که فقر از جمله بلاهاست و بدتر از آن بیماری جسم است و بدتر از بیماری جسم بیماری (مرض) قلب (روح) است)
    3 - زیرا به نارحتی های جسم لفظ بیماری (مرض) را بکار می بریم و لذا به ناراحتی های روحی نیز لفظ بیماری (مرض) را بکار می بریم.
    خوب تا به اینجا فهمیدیم که چه چیزهایی بیماری روح هستند و همچنین فهمیدیم که چرا عبارت بیماری (مرض) را برای روح بکار می بریم و معلوم شد که دلایل قرآنی و حدیثی دارند. تعریف بیماری روحی و اینکه چه بیماری هایی را شامل می شوند را مطرح کردیم و یکی از بدترین بیماریهای روحی (لجاجت) را بررسی می کنیم.

    محورهای بحث:
    1 - تعریف لجاجت
    2 - لجاجت در قرآن
    3 - لجاجت در احادیث
    4 - آثار دنیوی لجاجت
    5 - آثار اخروی لجاجت
    6 - ریشه های لجاجت
    7 - راه درمان لجاجت

    1 - تعریف لجاجت (ترکیبی از معنای لغوی واصطلاحی)
    اللجاج که از ریشه لج می باشد یعنی پافشاری و سرسختی و اصرار بر امری و یا کاری و یا خواسته ای بدون در نظر گرفتن خوب یا بد آن - بدون در نظر گرفتن سود یا زیان آن - و فقط اصرار و اصرار و خواستن و پافشاری نمودن – و در این حالت شخص لجوج به سخن و یا نصیحت و یا راهنمایی هیچ کس توجه نمی کند و اگر با او بحث هم بشود بر لجاجتش می افزاید و بدتر می شود – و در این حالت عالی ترین منطق ها - استوارترین دلیل ها - بهترین استدلال ها در او هیچ تاثیری ندارد و او را بر خواسته هایش سر سخت تر و مصرتر و جسورتر می کند.

    2 - لجاجت در قرآن
    قرآن کریم که نسخه کتبی انسان کامل است و راهنمای انسان به سوی سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت است در باره لجاجت می فرماید:
    الف - سوره مومنون آیه 75 - و لو رحمناهم و کشفنا ما بهم من ضر للجو ا فی طغیانهم یعمهون (و اگر به آنان رحم کنیم و گرفتاری ها و مشکلاتشان را برطرف سازیم در طغیانشان لجاجت می ورزند و سر گردان می مانند) در این آیه کلمه للجو اشاره به لجاجت دارد
    ب - سوره ملک آیه 21 - (امن هذا الذی یرزقکم آن امهسک رزقه بل لجوا فی عتو ونفور (ایا آن کسی که شما را روزی می دهد اگر روزیش را باز دارد (چه کسی می تواند نیاز شما را تامین کند؟) ولی آنها در سر کشی و فرار از حقیقت لجاحت می ورزند.) اری انبیاء الهی این سخن را در برابر بت پرستان تکرار می کردند که از بتهای شما هیچ کاری ساخته نیست نه به شما روزی می دهند و نه از شما دفاع می کنند و نه با شما سخن می گویند و نه زیان و نه نفعی برایتان دارند پس چرا آنها را عبادت می کنید؟ آنها که هیچ پاسخی نداشتند ولی لجاجت می کردند و سرسختانه به پرستش بتها ادامه می دادند و در طول تاریخ بسیاری از گمراهان دانستند که حق با کیست ولی به خاطر داشتن لجاجت هم خود و هم قوم خویش را به واسطه عدم پذیرش دعوت انبیاء و رودروی با خدا نابود شدند مانند قوم نوح - لوط - عاد - ثمود و... که نابود شدند.
    در قرآن کریم آیاتی هم وجود دارد که کلمه لجوا و مانند اینها با صراحت نیامده است ولی عبارات و کلماتی وجود دارد که همین معنای اصرار ولجاجت را می دهد و از مشتقات معانی لجاجت هستند مانند کلمه (اصروا) در سوره نوح آیه7 (وانی کلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا اصابعهم فی اذانهم واستغشوا ثیابهم و (اصروا) واستکبروا استکبارا) ترجمه آیه (و من هر زمان آنها را دعوت کردم و تو آنها را بیامرزی انگشتان خویش را در گو شهایشان قرار داده ولبا سهایشان را بر خود پیجیدند ودر مخافت اصرار ورزیدند وبه شدت استکبار کردند)
    این چند آیه کفایت می کند تا انسان بداند که این بیماری لجاجت چه بر سر اقوام گذشته اورده است
    تعدادی از احادیث مهم و معتبر که در کتب روائی شیعه وجود دارد را ذکر می کنیم ولی باید بدانید که تعداد روآیات زیاد است و ما تنها تعداد کمی از این احادیث را می اوریم.

    بررسی بیماری لجاجت در روآیات
    1 - قال علی (ع) - اللجاج شوم (فرمودند علی علیه السلام: لجاجت شوم است) ماخذ روایت: (غررالحکم ودرر الکلم - حدیث 8985)
    2 - قال علی (ع) - خیر الاخلاق ابعدها عن اللجاج (فرمودند علی: بهترین اخلاقها دورترین آنها از لجاجت است) ماخذ روایت: (میزان الحکمه - حدیث 5667)
    3 - قال علی (ع) - لیس للجوج تدبیر (فرمودند علی (ع): لجوج تدبیر ندارد) ماخذ روایت: (میزان الحکمه - حدیث5661)
    4 - قال علی (ع) - اللجاج یعقب الضر (لجاجت زیان وخسران بدنبال دارد) ماخذ روایت: (غررالحکم - حدیث 8992)
    5 - قال علی (ع) - راکب اللجاج متعرض للبلاء (کسی که بر مرکب لجاجت سوار است در معرض بلاو گرفتاری می باشد) ماخذ روایت: غررالحکم - حدیث 9001)
    6 - قال علی (ع) - اللجاج ینبو براکبه (فرمودند علی (ع): مرکب لجاجت صاحب خود را به زمین می زند) ماخذ روایت: غررالحکم - حدیث 8989
    7 - قال علی (ع) - من لج وتمادی فهو الراکس الذی ران الله علی قلبه وصارت دائره السوء علی راسه (انکه لجاجت کند وبر این لجاجتش پای فشارد او همان بخت برگشتهای است که خداوند بر دلش پرده (غفلت) زده وپیشامد های ناگوار بر فراز سرش قرار گرفته است) ماخذ روایت: میزان الحکمه - حدیث 5668
    8 - قال علی (ع) - اللجاج بذر الشر (فرمودند علی (ع): لجاجت تخم بدی کاشتن است) ماخذ روایت: غررالحکم - حدیث8986
    9 - قال علی (ع) - اللجاج ینتج الحروب ویوغر القلوب (فرمودند علی (ع): لجاجت جنگها به بار می اورد و دلها را کینه ور می سازد) ماخذ روایت: میزان الحکمه - حدیث 5662
    10 - قال علی (ع) - اللجاج اکثر الاشیاء مضره فی العاجل والآجل (فرمودند علی (ع): لجاجت زیانبارترین چیزها در دنیا وآخرت است) ماخذ روایت: غررالحکم - حدیث8997 خوب ما در اینجا 10 حدیث را اوردیم و بخوبی معلوم است که متن این احادیث ما را از ضرر و زیان این صفت اگاه می کنند
    آثاری که بیماری لجاجت در زندگی دنیوی انسان بر جا می گذارد فراوان است. آثاری که قطعا زیان و خسارت است و گاهی ضربات بسیار مهلکی را بر انسان وارد می کند که حتی تا نسل بعدی هم باقی می ماند. از تعداد 10 حدیث اورده شده در جلسه سوم و سایر احادیث مربوط به بیماری لجاجت این آثار را برای ما روشن می نمایند:
    1 - لجاجت مانند مرکبی است که صاحبش را بر زمین می کوبد.
    2 - بیماری لجاجت تباه می کند تدبیر واندیشه را - زیرا وقتی شخصی لجاجت بکند دیگر از قوای فکری اش نمی تواند استفاده کند و همچنین بیماری لجاجت این فرصت را به او نمی دهد تا از قوای عقلی اش بهره ببرد و اصلا اگر عقل داشت که دیگر لجاجت نمی کرد.
    3 - لجاجت باعث شعله ور شدن جنگها می شود.
    4 - لجوج در معرض بلاها وگرفتاریها است وخودش برای خودش دائما دردسر درست می کند.
    5 - انسان را در نزد دیگران خوار وکوچک می کند زیرا این صفتی نیست که باعث مباهات و افتخار بشود ودارنده این صفت به زشتی شناخته می شود.
    6 - اغاز و شروع شخص لجوج با نادانی است و کاری هم که با نادانی شروع بشود قطعا پایانش با پشیمانی همراه است.
    7 - شومی بدنبال دارد - یعنی در لجاجت خیری نیست وفقط بدبختی ببار می اورد.
    8 - لجاجت ریشه بدی را می کارد و دیده نشده است که از لجاجت ریشه خوبی عمل بیاید.
    9 - باعث ایجاد کینه در دلهای اطرافیان می شود و ایجاد نفرت می کند.
    10 - باعث شروع دعواها ودرگیریها در داخل خانواده و یا در سایر محلهای اجتماع می شود.
    11 - بزاع ودرگیری بین همسران را ایجاد می کند.
    12 - شخص لجوج نمی تواند دوستان خوب و فراوانی برای خودش بدست بیاورد.
    13 - تنهای از نتایج لجاجت است.
    14 - بخت برگشته است.
    15 - پیشامدهای ناگوار برایش بوجود می آید.
    16 - هلاکت معنوی بدنبال می اورد.
    17 - توان درک حقیقت را ندارد ونمی تواند حقایق را بفهمد خصوصا حقایق اسمانی را.
    18 - بحث با او بی فایده است و اگر با بخواهند با دلیل و برهان سخن بگویند نمی پذیرد و بر خواسته اش اصرار می کند. و خوب قضاوت کنید ایا لجاجت برای انسان فایده دنیایی دارد؟
    در اینجا 3 بحث را مطرح می کنیم:

    1 - آثار اخروی بیماری لجاجت:
    بیماری لجاجت انسانی را جهنمی می کند زیرا شخص لجوج زیر بار سخن حق نمی رود و همه تعالیم الهی هم حق است و لذا کسی که حاضر نباشد حق را بپذیرد نمی تواند راه هدایت را پیدا نماید و سر از گمراهی در می اورد وسرانجام بخاطر عدم پذیرش حق (سخن خدا - دعوت انبیاءو ائمه - دلسوزان) خودش را به نابودی می کشاند و در طول تاریخ حیات بشریت بسیاری از امتها وخصوصا خواص وبزرگان آن امتها به دلیل اینکه یک کلام بودند و نمی خواستند از حرف اولشان بگذرند و اعتراف به اشتباه خود کنند دعوت پیامبر انشان را قبول نکردند و به مخالفت با خدا لجاجت کردند و سرانجام نابود شدند و چنین اشخاصی آخرتشان چیزی جزء عذاب الهی چیز دیگری نیست و لذاست که انسان مطیع حق که به اشتباهش معترف است و سریعا از خطا و اشتباهش بیرون می آید اهل نجات است.

    2 - ریشه های بیماری لجاجت:
    ریشه لجاجت در چند چیز است:

    الف - جهل و نادانی
    زیرا که کسی که عاقل وخردمند است همیشه با منطق و عقل به مسائل و موضوعات نگاه می کند و به محض اینکه حق را تشخیص داد آن را می پذیرد و حتی اگر بر خلاف نظر قبلی اش باشد و حتی اگر لازم باشد به اشتباهش اعتراف کند ولی اصرار و پافشاری و یکدنگی از خصلت های کودکان است و جهل در آن حاکم می باشد.

    ب - سرزنش و ملامت
    یکی دیگر از علل وانگیزهای لجاجت همانا سر زنش های زیاد و افراطی است - یعنی هر گاه شخصی را بصورت افراط دائما ملامت و سرزنش کنند آن شخص بر سر لج می آید و بر این حالت تداوم پیدا می کند و در نهایت لجوج می شود و حدیث داریم از علی علیه السلام که آن حضرت فرمودند (الافراط فی الملامه یشب نیران اللجاجه - زیاده روی در ملامت و سرزنش اتش لجاجت را شعله ور می کند) ماخذ روایت (بحار الانوار جلد 74ص212)

    ج - احساس حقارت
    عقده حقارت باعث می شود که افراد زیر بار دیگران نروند و زیر بار سخن حق نروند و برای اثبات خویش گوش به حرف هیچ کسی ندهند و سخنان منطقی را نپذیرند و بر گفتار و عمل باطل و اشتباه خویش اصرار و پافشاری کنند.

    چ - ضعف اراده
    چهارمین عامل ضعف اراده و عدم شخصیت در انتخاب و تصمیم گیری است زیرا پذیرفتن حق و حق پذیری و اعتراف به اشتباه کار ساده ای نیست و نیاز به قوت اراده دارد و کسانی که از فضیلت اراده و شخصیت بی بهره اند لجوج می شوند.

    ح - وراثت
    که از مادر عمدتا ریشه دارد ولی انسان محکوم به وراثت نیست و اگر انسان محکوم به وراثت بود دعوت انبیاء زیر سوال می رفت.

    خ - لجاجت راحت طلبی
    چرا که ترک مسیری که انسان مدتها داشته است آسان نیست و تحمل سختی را طلب می کند و اشخاص راحت طلب حاضر به عوض نمودن حالت - رفتار - عقیده - روش - سخن - خود نیستند.

    3 - درمان و علاج بیماری خطرناک لجاجت:
    قبل از بیان راه درمان حدیثی را از امام الوصی علی (ع) نقل می کنم که مبین این است که آدم لجوج مشهور ومعروف به نادانی و سبک مغزی در جامعه می شوند: قال علی علیه السلام - ومن نازع فی الرای وخاصم شهر بالمثل (بالفشل) من طول اللجاج - (کسی که به دفاع شدید ولجوجانه از اعتقاد خود برخیزد وبا مخالفان مخاصمه کند به خاطر لجاجتش مشهور به نادانی می شود) البته بسیار تفاوت دارد حالت استقامت وپایداری از حق با حالت لجاجت (زیرا صبر و استقامت در مسیر حق و خدا ارزش است و راه صحیح را می پیماید ولی کسی که در مسیر غلط و ناحق افتاده و حاضر نیست که به اشتباه خودش اعتراف کند و باز گردد و خودش را مطلق بداند و غیر قابل انعطاف باشد این حالت لجاجت است) یی دارد؟
    تنها راه علاج ودرمان بیماری لجاجت این است که برعکس این حالت وصفت عمل نمائی و بر آن استمرار و مداومت داشته باشی که عکس حالت لجاجت همانا حق پذیری است.

    توضیح بیشتر: یعنی باید برای ریشه کن نمودن لجاجت از روح و روان باید بر عکس این حالت را رفتار کرد و آنقدر به حق پذیری استمرار نمود تا آن حالت لجاجت جای خود را به حالت حق پذیری بدهد و آن گاه است که این بیماری درمان می شود.

    نکات مهم:

    1 - باید اول در درون انسان حالت بیداری و یقظه بوجود بیاید که انسان برسد به اینکه لجاجت بیماری است و عوارض و آثار دنیایی و اخروی زیانباری بدنبال دارد و از درونش واعظی داشته باشد به یک حدیث از امام باقر (ع) توجه کنید: - قال الباقر علیه السلام - من لم یجعل الله له من نفسه واعظا فان مواعظ الناس لن تغنی عنه شیئا - (امام باقر فرمو دند - هرکس را که قرار نداده باشد خداوند در نفسش (درونش) واعظی (پند دهنده ای) پس بدرستی که مواعظ دیگران هرگز اورا سودی نمی دهد) ماخذ حدیث - تحف العقول

    2 - مداومت و استمرار بر حالت حق پذیری که برعکس لجاجت است و برای اینکه صفت لجاجت به صفت حق پذیری مبدل بشود باید اربعین داشته باشید - به این صورت که نیت می کنید 40 روز تسلیم به سخن حق باشید و هرگاه به حق رسیدید آن را قبول کنید چه آن سخن و فعل حق از کودکی باشد یا از بزرگ تری و یا از دوستتان و یا از دشمنتان و در هر شکل و حال در برابر حق فورا تسلیم شوید که البته در ابتدا سخت است اما آرام آرام این سختی پذیرش حق در جانتان ریشه می دواند و شما از شر لجاجت نجات پیدا می کنید و اگر هم در طی این 40 روز یک مرتبه و یا چند مرتبه نتوانستید لجاجت را کنار بگذارید نباید دلسرد شوید و باید استقامت بورزید و بعد از 40 روز تمرین و ممارست حق پذیری باید اربعین دوم را انجام بدهید و 40 روز دیگر تمرین کنید و از لجاجت بپرهیزید و همین طور اربعین سوم تا بجایی که مطمئن شوید حالت اول که لجاجت بود ترک شده است و حالت دوم که حق پذیری است در جانتان جایگزین شده است.

    3 - توکل به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام داشته باشید و با تلاش و کوشش و مجاهدت و با استمداد از خدای بزرگ می توانید این بیماری مهلک را درمان نمائید و حتما خالصانه از ذات مقدس حضرت الله تفیق در این مسیر را بخواهید و مطمئن باشید که خدای مهربان یاری ها دارد و امداد غیبی اش شامل کسانی می شود که با نفسشان جهاد می کنند و جهاد اکبر دارند.
    ذات مقدس حضرت پروردگار عالم در کتابش قرآن کریم و در سوره والشمس یازده مرتبه سوگند خورده است و بعد از این یازه بار سوگند آنگاه فرموده است - قد افلح من زکیها - یعنی به تحقیق و یقینا کسی رستگار است که خود را تزکیه نموده باشد.
    امام امت خمینی بت شکن می فرمود که - اگر تهذیب نفس در کار نباشد علم توحید هم بدرد نمی خورد. و بنابراین باید نسبت به خودشناسی (در ابعاد خودشناسی جسمی - روحی - فکری) گام برداشت و سپس نسبت به خودسازی اقدام نمود. تا از این جهنم هواهای نفسانی و عادات و صفات رذیله اخلاقی خودمان را پاکسازی نمائیم و از آثار تهذیب نفس در دنیا و سپس در آخرت بهره مند شویم. حقیر سرتا پا تقصیر که نگارنده این سطور هستم هیچ دعوی بر استادی اخلاق ندارم و فقط بر حسب وظیفه چند سطر بر این موضع مهم نگاشتم و از خدای بزرگ خاضعانه استمداد می طلبم که این حقیر را موفق به تزکیه و تهذیب نفس نماید و التماس دعا از همه عزیزان دارم.

    منبع:

    http://www.bashgah.net

    http://www.shafagar.com




  • محمدعلی مقامی ( جمعه 88/6/6 :: ساعت 11:56 عصر)

  • به نام خدا

    مهارت نه گفتن

    منبع:بانک مقالات فارسی

     

    ارایه کننده: حسن عبداله زاده | در تاریخ : April 29, 2008 | موضوع : روانشناسی

    به احتمال زیاد برای شما شرایطی پیش آمده که «نه» گفتن سخت بوده است.می توانید آخرین باری که در این موقعیت قرار گرفتید را به یاد آورید؟آیا شما مجبور به پذیرش شرایطی شدید که اصلا دوست نداشتید و مدتها از آن احساس رنجش داشتید یا اینکه….. فرض کنید در یک برنامه ریزى دقیق با دوستانتان، تصمیم گرفته اید تعطیلات آخر هفته را به تفریح بروید اما والدینتان مى گویند ترجیح مى دهند این هفته را با هم و در کنار هم باشید. شاید هم یک لباس نو خریده اید و دوستى مى خواهد آن را قرض بگیرد و یا اینکه کسى از شما مى خواهد با او به مسافرت روید در حالیکه از او خوشتان نمى آید.یکی از دوستانتان از شما می خواهد او را در شرکت در یک مهمانی همراهی کنید در صورتیکه علاقه ای به این کار ندارید.

    اگر دائماً مجبور باشیم تسلیم این درخواستها شویم و با آنها موافقت کنیم و به همین خاطر شدیداً احساس ناراحتى داشته باشیم، روزى مى رسد که از خود بپرسیم «چرا نمى توانم نه بگویم دلیل به هم زدن برنامه هاى شخصیم، با درخواست های ناتمام دیگران چیست؟ و چرا در جایى که علاقه به «نه» گفتن دارم با گفتن یک «بله» شرایط سختى به وجود مى آورم؟» شاید شما مثالهای نگران کننده تری بزنید مثل اینکه در موقعیتی قرار گرفتم که علی رغم میل باطنی خود مجبور شدم سیگار بکشم و ……. راستی چرا؟؟؟؟؟؟
    پاسخ به این چراها؟
    احتمالاً از قطع شدن یا ضعیف شدن ارتباطات دوستانه خود با سایرین وحشت دارید و به همین خاطر از راه پذیرفتن بدون چون و چراى یک درخواست خود را از این وحشت رها مى کنید و یا اینکه آنقدر به شخص یا اشخاصى علاقه دارید که از نه گفتن به آنها احساس گناه مى کنید در نتیجه ساده ترین راه را این مى بینید که به احساسات خود لطمه بزنید و دست از خواسته ها و برنامه هاى شخصیتان بکشید. شاید هم خود را در مقابل سایرین بیشتر از حد متعارف و معمول مسؤول مى بینید و حاضرید برای آنها هر کاری بکنید حتی به سلامتی خود ضرر بزنید!!!
    و به همین خاطر رد این درخواست را بی معرفتی،خودخواهى و خودمحورى فرض مى کنید پس باز هم خود و برنامه هاى خود را قربانى این درخواست مى کنید و در واقع ارزشهای خود را فدای خواسته های نامعقول دیگران می کنید.
    گاهى اوقات هم، انجام دادن کارهاى دیگران را از زاویه اى متفاوت مى بینید و فکر مى کنید درخواست آنها از شما به معناى مهم و با ارزش بودنتان است و اگر آن را نپذیرید در واقع نباید هرگز منتظر تکرار چنین شرایطى باشید.
    تمام موارد ذکر شده نمونه هایى از تفکرات و باورهای نادرست و مزاحمتهاى فکرى است که پیش از نه گفتن به یک درخواست از ذهن ما می گذرد.
    از چه راههایى مى توان «نه گفتن» راه ساده تر کرد؟
    گام اول: در قدم اول سدها یا موانعى که از نظر اخلاقى و ذهنی بر سر راهتان مى بینید را شناسایى کنید. براى مثال اگر دوستى از شما درخواست نابجایی کند و اگر به او نه بگویید چه عواقبى خواهد داشت؟
    - آیا مى ترسید او هرگز پس از این ماجرا با شما صحبت نکند.
    - آیا از این نگرانید که مبادا در مورد شما جور دیگری فکر کند.
    یا اگر به کارفرمایتان «نه بگویید» از کار برکنار مى شوید؟
    یا رد درخواست یکی از همکارانتان واقعا از لحاظ شغلی برای شما زیان آور خواهد بود؟
    گام دوم، پس از بررسى خطرات احتمالى از بعد منفى آن، با واقع بینى شرایط احتمالى را در ذهن خود ترسیم کنید.عجله نکنید با دقت این گام را بردارید اگر نیاز می بینید که احتمالات مختلف را یادداشت کنید این کار را انجام دهید شاید برای ابتدای کار مناسب باشد.
    - اگر نه بگویم دوستم کمى ناراحت مى شود اما پایه هاى دوستى ما استوارتر از این است که با این مورد خراب شود. از طرفى شاید دوستم به خاطر شنیدن «نه» صریح و رک من نسبت به دوستى ما اعتماد بیشترى پیدا کند.
    - رئیس اداره حتماً در برابر «نه» گفتن من کمى ناراحت مى شود. اما اگر «بله» بگویم و با توجه به فشار روحى ناشى از به هم خوردن برنامه هایم عصبانى و بى حوصله کار کنم عواقب بدترى پیش خواهد آمد.
    - اگر با حمید در این مدت بر خلاف ارزشهای خود و خانواده ام عمل کنم در آینده عواقب خوبی هم از لحاظ فردی و هم اجتماعی در انتظارم نیست.
    گام سوم، قطعاً مطالعه شرایط احتمالى از دیدگاهى منطقیتر و خوش بینانه تر این امکان را بوجود مى آورد که عدم پذیرش خود را اعلام کنیم.قطعا شما دیگر دنبال توجیه ها و دلایل بی اساس نمی روید.مهارت نه گفتن به شما این آمادگی را می دهد قبل از اینکه جواب مثبت دهید ،فکر کرده و سریع گامهای مورد نیاز را بردارید و پاسخ منطقی به درخواستهای دیگران بدهید.برخی از این پاسخهای شما و نه گفتن های شما ممکن آینده شما را تحت تاثیر قرار دهد و برعکس ناتوانی در نه گفتن در شرایط نامناسب، شما را درگیر موضوعات و موقعیتهایی می کند که بازگشت به شرایط عادی بسیار مشکل است.
    در این مرحله مستقیم و با وضوح کامل «نه» را بگویید. اجازه دهید حرکات و رفتار ناشى از مخالفت شما با انجام مسأله مورد نظر با کلامتان هماهنگ باشد، پس بهانه تراشى بى مورد نکنید و به دنبال توجیه ماجرا نباشید.
    البته از آن جایى که عادت کرده اید سالها «بله» بگویید و هنر «نه گفتن» به موقع را نداشته اید براى موارد اولیه این تمرین به مشکلاتى برخورد مى کنید. که بهتر است براى تمرین این مهارت نخست از موارد ساده تر شروع کنید و به مواردى «نه» بگویید که احتمال خطر و صدمات ناشى از آن کمتر است. به این ترتیب مى توانید بعد از مدتى تصمیمات مهمتر و معقولانه ای بگیرید.
    قطعاً شروع نه گفتن به افراد خاص ساده تر است مثلاً دوستان نزدیک، خانواده یا غریبه ها... با هر کدام راحتتر هستید با آنها شروع کنید (البته فراموش نشود نه گفتنى که دلیل منطقى و حساب شده اى داشته باشد، نه مواردى که از روى تنبیلى، بى حوصلگى و یا عدم پذیرش مسؤولیت است)
    راههاى متفاوت یک نه گفتن منطقى و معنى دار:
    1- استفاده از روش مستقیم و ساده:
    وقتى شخصى از شما مى خواهد کارى را انجام دهید که امکان آن وجود ندارد، خیلى مختصر و به دور از هرگونه دلیل تراشى، مخالفت خود را اعلام کنید.حاشیه پردازی نکنید.
    براى مثال دوستى از شما مى خواهد تحقیق او را انجام دهید
    اگر امکان این کار وجود ندارد خیلى ساده بگویید: نه، متاسفم ،من این کار را انجام نمی دهم.
    2-روش بازتابى:
    رضایت و علاقه مندى خود را نسبت به این پیشنهاد نشان دهید و به دنبال آن مشخص کنید در حال حاضر شرایط پذیرش این درخواست را ندارید.
    اگه شرایطم اجازه می داد دوست داشتم تحقیقتان را بنویسم اما الان نمی توانم و امکانش نیست.
    3-گفتن نه همراه با دلیل:
    دلیل کوتاه و واقعى رد تقاضا را بدون پرداختن به حاشیه و ذکر جزئیات، مطرح کنید.
    نمى توانم تحقیق شما را انجام دهم چون برای انجام کارهای خودم وقت کم دارم.
    4-در این روش با مطرح کردن پیشنهادى دیگر در واقع حسن نیت خود را به درخواست کننده نشان مى دهید.
    این هقته نمی توانم با شما تفریح بیم،برای هفته بعد اگه فرصت شد چطوره؟
    5- نه گفتن همراه با پرس و جو براى یافتن کارى دیگر.
    راه دیگر این است که به درخواست کننده نشان دهیم براى انجام امرى دیگر آمادگى داریم و رد کردن این مورد خاص به منزله رد تمام موارد ارتباطى نیست.
    نمی توانم تحقیق تو را انجام دهم اما اگه کتاب یا منابعی خواستی می تونم در اختیارت بزارم.
    6- و این هم یک نوع از نه گفتن است درست مانند «نوارى که سوزنش گیر کرده است.» موقعیت ساده و خاص خود را تکرار کنید. بدون هیچ شرح و توضیح. فقط تکرار
    - نه من نمى توانم جزوه ام را به تو امانت دهم (نزدیک امتحان است و شما فرصت کمی دارید)
    - اما خواهش مى کنم زیاد طول نمى کشد.
    - نه نمى توانم جزوه ام را به تو دهم
    - - قبول، چند فصل اول یا آخرش را بده .
    - نه من نمى توانم جزوه ام را به تو دهم الان دارم می خونم.
    - یک نه بگویید و از عواقب احتمالى بله خلاص شوید.
    حتماً داستان کودک عاقلى! را که با تلاش پى در پى معلم (الف) را نگفت شنیده اید، او حرف اول را تکرار نکرد تا مجبور نباشد تا آخر حروف الفبا پیش رود.
    گاهى اوقات داستان زندگى هم، همین است. خصوصاً در شرایطى که خداى ناکرده به بیراهه مى رویم. اگر نه اول را با جرأت بگوییم اسیر «بله» همراه با تعارف نمى شویم.
    در ضمن اینکه فراموش نکنید. اگر همیشه «بله» بگویید و از نه گفتن پرهیز کنید. کم کم بله گفتن شما بى معنى مى شود. (شاید به همین خاطر عروس خانمها هیچ وقت بار اول بله نمى گویند و ترجیح مى دهند سر خود را به گل چیدن گرم کنند!)
    وقتى قلباً دوست دارید نه بگویید، بله گفتن به شما استرس مى دهد و علایم جسمانى این عدم پذیرش قلبى را به شکل سردرد، کشیدگى عضلات شانه و به هم ریختگى برنامه خواب خواهید دید و مدتها باید وقت خود را تلف کنید تا عواقب آن را جبران کنید.
    - در نه گفتن دچار گیجى و سردرگمى نشوید، برخى افراد نه گفتن به خواسته یک نفر را نه گفتن به آن شخص و ارتباط با وى مى دانند. نه گفتن به این معنا نیست که شما آن شخص را دوست ندارید فقط مفهوم آن «رد خواهش اخیر او مى باشد.»
    - باز هم تأکید مى شود که صادق، آرام و مؤدب نه بگویید. این کار به شما کمک خواهد کرد کنترل کارها را به دست گیرید. دیگران از شنیدن «نه» صادقانه شما خوشحالتر خواهند شد تا اینکه کارى را دودل، بى میل و با تأخیر انجام دهید.
    اگر دائماً مجبور باشیم تسلیم این درخواستها شویم و با آنها موافقت کنیم و به همین خاطر شدیداً احساس ناراحتى داشته باشیم، روزى مى رسد که از خود بپرسیم «چرا نمى توانم نه بگویم دلیل به هم زدن برنامه هاى شخصیم، با درخواست های ناتمام دیگران چیست؟ و چرا در جایى که علاقه به «نه» گفتن دارم با گفتن یک «بله» شرایط سختى به وجود مى آورم؟» شاید شما مثالهای نگران کننده تری بزنید مثل اینکه در موقعیتی قرار گرفتم که علی رغم میل باطنی خود مجبور شدم سیگار بکشم و ……. راستی چرا؟؟؟؟؟؟
    پاسخ به این چراها؟
    احتمالاً از قطع شدن یا ضعیف شدن ارتباطات دوستانه خود با سایرین وحشت دارید و به همین خاطر از راه پذیرفتن بدون چون و چراى یک درخواست خود را از این وحشت رها مى کنید و یا اینکه آنقدر به شخص یا اشخاصى علاقه دارید که از نه گفتن به آنها احساس گناه مى کنید در نتیجه ساده ترین راه را این مى بینید که به احساسات خود لطمه بزنید و دست از خواسته ها و برنامه هاى شخصیتان بکشید. شاید هم خود را در مقابل سایرین بیشتر از حد متعارف و معمول مسؤول مى بینید و حاضرید برای آنها هر کاری بکنید حتی به سلامتی خود ضرر بزنید!!!
    و به همین خاطر رد این درخواست را بی معرفتی،خودخواهى و خودمحورى فرض مى کنید پس باز هم خود و برنامه هاى خود را قربانى این درخواست مى کنید و در واقع ارزشهای خود را فدای خواسته های نامعقول دیگران می کنید.
    گاهى اوقات هم، انجام دادن کارهاى دیگران را از زاویه اى متفاوت مى بینید و فکر مى کنید درخواست آنها از شما به معناى مهم و با ارزش بودنتان است و اگر آن را نپذیرید در واقع نباید هرگز منتظر تکرار چنین شرایطى باشید.
    تمام موارد ذکر شده نمونه هایى از تفکرات و باورهای نادرست و مزاحمتهاى فکرى است که پیش از نه گفتن به یک درخواست از ذهن ما می گذرد.
    از چه راههایى مى توان «نه گفتن» راه ساده تر کرد؟
    گام اول: در قدم اول سدها یا موانعى که از نظر اخلاقى و ذهنی بر سر راهتان مى بینید را شناسایى کنید. براى مثال اگر دوستى از شما درخواست نابجایی کند و اگر به او نه بگویید چه عواقبى خواهد داشت؟
    - آیا مى ترسید او هرگز پس از این ماجرا با شما صحبت نکند.
    - آیا از این نگرانید که مبادا در مورد شما جور دیگری فکر کند.
    یا اگر به کارفرمایتان «نه بگویید» از کار برکنار مى شوید؟
    یا رد درخواست یکی از همکارانتان واقعا از لحاظ شغلی برای شما زیان آور خواهد بود؟
    گام دوم، پس از بررسى خطرات احتمالى از بعد منفى آن، با واقع بینى شرایط احتمالى را در ذهن خود ترسیم کنید.عجله نکنید با دقت این گام را بردارید اگر نیاز می بینید که احتمالات مختلف را یادداشت کنید این کار را انجام دهید شاید برای ابتدای کار مناسب باشد.
    - اگر نه بگویم دوستم کمى ناراحت مى شود اما پایه هاى دوستى ما استوارتر از این است که با این مورد خراب شود. از طرفى شاید دوستم به خاطر شنیدن «نه» صریح و رک من نسبت به دوستى ما اعتماد بیشترى پیدا کند.
    - رئیس اداره حتماً در برابر «نه» گفتن من کمى ناراحت مى شود. اما اگر «بله» بگویم و با توجه به فشار روحى ناشى از به هم خوردن برنامه هایم عصبانى و بى حوصله کار کنم عواقب بدترى پیش خواهد آمد.
    - اگر با حمید در این مدت بر خلاف ارزشهای خود و خانواده ام عمل کنم در آینده عواقب خوبی هم از لحاظ فردی و هم اجتماعی در انتظارم نیست.
    گام سوم، قطعاً مطالعه شرایط احتمالى از دیدگاهى منطقیتر و خوش بینانه تر این امکان را بوجود مى آورد که عدم پذیرش خود را اعلام کنیم.قطعا شما دیگر دنبال توجیه ها و دلایل بی اساس نمی روید.مهارت نه گفتن به شما این آمادگی را می دهد قبل از اینکه جواب مثبت دهید ،فکر کرده و سریع گامهای مورد نیاز را بردارید و پاسخ منطقی به درخواستهای دیگران بدهید.برخی از این پاسخهای شما و نه گفتن های شما ممکن آینده شما را تحت تاثیر قرار دهد و برعکس ناتوانی در نه گفتن در شرایط نامناسب، شما را درگیر موضوعات و موقعیتهایی می کند که بازگشت به شرایط عادی بسیار مشکل است.
    در این مرحله مستقیم و با وضوح کامل «نه» را بگویید. اجازه دهید حرکات و رفتار ناشى از مخالفت شما با انجام مسأله مورد نظر با کلامتان هماهنگ باشد، پس بهانه تراشى بى مورد نکنید و به دنبال توجیه ماجرا نباشید.
    البته از آن جایى که عادت کرده اید سالها «بله» بگویید و هنر «نه گفتن» به موقع را نداشته اید براى موارد اولیه این تمرین به مشکلاتى برخورد مى کنید. که بهتر است براى تمرین این مهارت نخست از موارد ساده تر شروع کنید و به مواردى «نه» بگویید که احتمال خطر و صدمات ناشى از آن کمتر است. به این ترتیب مى توانید بعد از مدتى تصمیمات مهمتر و معقولانه ای بگیرید.
    قطعاً شروع نه گفتن به افراد خاص ساده تر است مثلاً دوستان نزدیک، خانواده یا غریبه ها... با هر کدام راحتتر هستید با آنها شروع کنید (البته فراموش نشود نه گفتنى که دلیل منطقى و حساب شده اى داشته باشد، نه مواردى که از روى تنبیلى، بى حوصلگى و یا عدم پذیرش مسؤولیت است)
    راههاى متفاوت یک نه گفتن منطقى و معنى دار:
    1- استفاده از روش مستقیم و ساده:
    وقتى شخصى از شما مى خواهد کارى را انجام دهید که امکان آن وجود ندارد، خیلى مختصر و به دور از هرگونه دلیل تراشى، مخالفت خود را اعلام کنید.حاشیه پردازی نکنید.
    براى مثال دوستى از شما مى خواهد تحقیق او را انجام دهید
    اگر امکان این کار وجود ندارد خیلى ساده بگویید: نه، متاسفم ،من این کار را انجام نمی دهم.
    2-روش بازتابى:
    رضایت و علاقه مندى خود را نسبت به این پیشنهاد نشان دهید و به دنبال آن مشخص کنید در حال حاضر شرایط پذیرش این درخواست را ندارید.
    اگه شرایطم اجازه می داد دوست داشتم تحقیقتان را بنویسم اما الان نمی توانم و امکانش نیست.
    3-گفتن نه همراه با دلیل:
    دلیل کوتاه و واقعى رد تقاضا را بدون پرداختن به حاشیه و ذکر جزئیات، مطرح کنید.
    نمى توانم تحقیق شما را انجام دهم چون برای انجام کارهای خودم وقت کم دارم.
    4-در این روش با مطرح کردن پیشنهادى دیگر در واقع حسن نیت خود را به درخواست کننده نشان مى دهید.
    این هقته نمی توانم با شما تفریح بیم،برای هفته بعد اگه فرصت شد چطوره؟
    5- نه گفتن همراه با پرس و جو براى یافتن کارى دیگر.
    راه دیگر این است که به درخواست کننده نشان دهیم براى انجام امرى دیگر آمادگى داریم و رد کردن این مورد خاص به منزله رد تمام موارد ارتباطى نیست.
    نمی توانم تحقیق تو را انجام دهم اما اگه کتاب یا منابعی خواستی می تونم در اختیارت بزارم.
    6- و این هم یک نوع از نه گفتن است درست مانند «نوارى که سوزنش گیر کرده است.» موقعیت ساده و خاص خود را تکرار کنید. بدون هیچ شرح و توضیح. فقط تکرار
    - نه من نمى توانم جزوه ام را به تو امانت دهم (نزدیک امتحان است و شما فرصت کمی دارید)
    - اما خواهش مى کنم زیاد طول نمى کشد.
    - نه نمى توانم جزوه ام را به تو دهم
    - - قبول، چند فصل اول یا آخرش را بده .
    - نه من نمى توانم جزوه ام را به تو دهم الان دارم می خونم.
    - یک نه بگویید و از عواقب احتمالى بله خلاص شوید.
    حتماً داستان کودک عاقلى! را که با تلاش پى در پى معلم (الف) را نگفت شنیده اید، او حرف اول را تکرار نکرد تا مجبور نباشد تا آخر حروف الفبا پیش رود.
    گاهى اوقات داستان زندگى هم، همین است. خصوصاً در شرایطى که خداى ناکرده به بیراهه مى رویم. اگر نه اول را با جرأت بگوییم اسیر «بله» همراه با تعارف نمى شویم.
    در ضمن اینکه فراموش نکنید. اگر همیشه «بله» بگویید و از نه گفتن پرهیز کنید. کم کم بله گفتن شما بى معنى مى شود. (شاید به همین خاطر عروس خانمها هیچ وقت بار اول بله نمى گویند و ترجیح مى دهند سر خود را به گل چیدن گرم کنند!)
    وقتى قلباً دوست دارید نه بگویید، بله گفتن به شما استرس مى دهد و علایم جسمانى این عدم پذیرش قلبى را به شکل سردرد، کشیدگى عضلات شانه و به هم ریختگى برنامه خواب خواهید دید و مدتها باید وقت خود را تلف کنید تا عواقب آن را جبران کنید.
    - در نه گفتن دچار گیجى و سردرگمى نشوید، برخى افراد نه گفتن به خواسته یک نفر را نه گفتن به آن شخص و ارتباط با وى مى دانند. نه گفتن به این معنا نیست که شما آن شخص را دوست ندارید فقط مفهوم آن «رد خواهش اخیر او مى باشد.»
    - باز هم تأکید مى شود که صادق، آرام و مؤدب نه بگویید. این کار به شما کمک خواهد کرد کنترل کارها را به دست گیرید. دیگران از شنیدن «نه» صادقانه شما خوشحالتر خواهند شد تا اینکه کارى را دودل، بى میل و با تأخیر انجام دهید.



  • کلمات کلیدی : مهارت نه گفتن

  • محمدعلی مقامی ( جمعه 88/6/6 :: ساعت 11:51 عصر)

  • به نام خدا

    روشهای سازماندهی زمان

    منبع:بانک مقالات فارسی

     

    ارایه کننده: رضا آشتیانی | در تاریخ : July 23, 2008 | موضوع : روانشناسی |
    مقدمه
    اگر پیش از این در یک مهمانی پرجمعیت شرکت کرده باشید حتما با این صحنه مواجه شده اید که افراد در دسته های کوچکتر مشغول گفتگو هستند . آقایان در یک گوشه در مورد مسایل سیاسی و اقتصادی بحث می کنند ، پسر ها در مورد آخرین مدل های ماشین و موبایل حرف می زنند ، خانم های جوان به همراه مسن تر ها درباره کمد های لباس شان و آشپزخانه و سریال های تلوزیونی و در و همسایه حرف می زنند. ممکن است در این میان یک جمع کوچک 3 نفره هم پیدا کنید که در گوشه ای آرام درباره نحوه خرید و فروش در بازار حرف می زنند؛ کمی که کنجکاوی می کنید می فهمید از صاحبان صنایع هستند.
    جالب اینجاست که اساس و پایه همه این جمع ها در همه جای دنیا کم و بیش یکسان است و فقط در محتوای فرهنگی گفتگوها تفاوت وجود دارد. اما اساس و پایه و الگوی این جمع ها چیست ؟ چرا در همه جای دنیا انسان ها گرد هم می آیند و با ساختارهای مشابه زمان خود را سپری می کنند؟
    ما در این نوشته بر اساس آراء و نظرات تحلیل رفتار متقابل و بر پایه نظرات اریک برن ، شش روش کلی برای سازمان دهی زمان توسط انسان در کل زندگی ارایه می دهیم.
    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    1- انزوا
    تصور کنید شما و چند نفر دیگر در اتاق انتظار پزشک نشسته اید . با خود می گویید معلوم نیست تا کی اینجا باشیم ؟ چقدر در منزل کار دارم ! کم کم به دنیای تخیلات خود می روید و در حالیکه جسمتان در اتاق انتظار است روح و روانتان در منزل و تعطیلات آخر هفته و محل کارتان سیر می کند. در این حالت اصطلاحا شما در حالت ا نزوا به سر می برید. در حالت انزوا ما کمترین تبادل و ارتباط را با دنیای اطرافمان داریم. این اولین نوع سازمان دهی زمان توسط انسان است.
    2- مراسم و مناسک
    فرض کنید برای اولین بار در یک جمع قرار گرفته اید و قرار است بزودی در کنار این افراد به کار مشغول شوید. در همین حال که ایستاده اید و دور و اطراف را نظاره می کنید و نوعی فضای سنگین و نوعی عدم راحتی بر فضای جمع سایه افکنده است ، کم کم افراد سر صحبت را با کلمات و جملات ساده باز می کنند و با هم ارتباط برقرار می کنند؛ به عنوان مثال : « سلام ، شما هم برای کار اومدید ؟ » یا « امروز هوا خیلی گرم شده ! اینجا هم که یه کولر نداره !» و مثال هایی نظیر این که برای همه ما آشناست. مراسم و مناسک دو خصوصیت کلی دارند :

    الف - مراسم و مناسک در فرهنگ های مختلف متفاوتند . در برخی نقاط جهان افراد هنگام دیدار یکدیگر را در آغوش می کشند و می بوسند . در برخی نقاط فقط دست یکدیگر را می فشارند و ...

    ب - طیف مراسم و مناسک از ساده به پیچیده و پرخرج و زمانگیر گسترده است. ساده مانند همان سلام و علیک خودمانی دو همسایه که به صورت روزانه در راهرو انجام می دهند تا پیچیده مانند مراسم عروسی و تدفین و خوشامد گویی رسمی مقامات کشور ها و ...
    از خصوصیات مهم مراسم و مناسک از ساده تا پیچیده ، قابل پیش بینی بودن و برنامه ریزی شده بودن آن است .

    3- وقت گذرانی ها

    فرض کنید در یک مهمانی نشسته اید افراد مختلف در جمع های کوچک در حال گفتگو درباره مسایل مختلفی هستند که در ابتدا این نوشته به آن اشاره کردیم. به این روند و روش خرج کردن وقت و گذراندن زمان در کنار یکدیگر وقت گذرانی می گوییم. خصوصیت مهم وقت گذرانی این است که موضوع گفتگوها به مکان و زمانی دیگر و در گذشته تعلق دارد نه به زمان حال و همان مکان آن جمع. گفتگوهای سطحی و پیش پا افتاده مهمانی ها نمونه بارزی از وقت گذرانی هستند. وقت گذرانی ها هم مانند مراسم و مناسک الگویی آشنا دارند و لی به سختی و انسجام و نظم مراسم و مناسک نیستند و سلیقه افراد و روند گفتگوها در مسیر و محتوای آن تأثیر گذار است. شاخصه بارز وقت گذرانی ها این است که هدف خاصی را دنبال نمی کنند.

    به نمونه های زیر توجه کنید :
    - جوان ها این روزها اصلا نمی دانند چطور باید رفتار کنند !
    - کاملا درسته ! همین دیروز بود که در اتوبوس یکی از همین جوونک ها ...
    یا این مثال :
    - دیشب تا صبح بیدار بودیم. جان تب داشت.
    - اوه ! کوچولوی بیچاره ! الان چطوره ؟ ...

    4- فعالیت ها
    در فعالیت ها که چهارمین نوع از روش های سازمان دهی زمان است حرف ها و اعمال افراد بر خلاف وقت گذرانی ها به سمت یک هدف واقعی و یک نتیجه عملی حرکت می کند. این تفاوت بزرگ وقت گذرانی ها و فعالیت هاست. در سطح ملت ها و با مقایسه رشد و توسعه ملی آنها میزان وقت گذرانی ها و فعالیت ها به طرز چشم گیری تفاوت دارد.
    تصور کنید که در کلاس نشسته اید و استاد درس مربوطه هنوز به کلاس نیامده است . عده ای مشغول گفتگو درباره بازی فوتبال دیشب هستند. عده ای درباره محوطه دانشگاه صحبت می کنند. چند نفرمشغول بلوتوث بازی هستند ولی عده هم از فرصت استفاده کرده اند و جلوی تخته جمع شده اند در حال حل مساله ای هستند و درباره اش بحث می کنند. این افراد در حالت فعالیت قرار دارند.
    در کل ما در زمان هایی که در حال کار هستیم و یا در حال مطالعه هستیم و یا در تفکر برای حل مسأله ای هستیم در حالت فعالیت قرار داریم. حتی انجام تکالیف درسی ، پختن غذا و تعمیر ماشین هم به نوعی جزو فعالیت ها هستند.

    5- بازی های روانی
    تعریفی که اریک برن در کتاب بازی ها ارایه کرده است بدین صورت است :
    « "بازی" رشته ای تبادل مکمل با هدف نهفته است که تا حصول نتیجه پیش بینی شده و کاملا مشخص پیش می رود و جریان پیدا می کند. یعنی هر بازی رشته ای تبادل مشخص و غالبا تکراری است با ظاهری قابل قبول و دارای انگیزه پنهانی – یا به زبانی عامیانه تر رشته ای حرکت است با دام کلک.»
    آنچه بازی را از وقت گذرانی و مراسم و مناسک جدا می کند پنهانی بودن رویه آن و به دنبال سود و برد بودن بازیگران آن است.
    در بازی ها در بیشتر مواقع 2 بازیگر و در برخی مواقع چند بازیگر دخیلند و بازی مورد نظر را تا مدت ها به صورت تکراری و چرخشی ادامه می دهند و در بیشتر موارد خودشان هم نمی دانند در حال انجام بازی روانی هستند.
    یکی از خصوصیات بازی ها این است که در آن پوسته تبادلات میان فردی با هسته تبادلات ، تفاوت آشکار دارد و در بطن پیامی که میان افراد تبادل می شود پیام هایی نهانی و با مقاصد پیچیده و در بسیاری موارد ، ناخودآگاه نهفته است.
    به یک نمونه ساده از یک بازی روانی که توسط یک فروشنده و خریدار انجام می گیرد توجه کنید :
    خانم خریدار : سلام ، قیمت این عطر چنده ؟
    فروشنده : خانم این خیلی گرونه ، به درد شما نمی خوره !!
    خانم خریدار : من همین رو برمی دارم . قیمتش مهم نیست !
    در این بازی که فروشنده ، خانم خریدار را در آن درگیر کرد در حقیقت پیام نهان فروشنده به خانم خریدار این بود که « تو کوچیکتر از اونی که بتونی چنین چیزی رو بخری . این عطر مال آدم های پول دارتر است . »
    خانم خریدار هم بدون اینکه متوجه شود در دام فروشنده افتاد و در یک لجبازی کورکورانه قیمت گزافی بابت عطر مورد نظر پرداخت کرد. این بازی از تکنیک های رایج فروشندگان است.
    یک نمونه دیگر بازی که خیلی وسیعتر در گستره عمر اجرا می شود ، بازی « اگر به خاطر تو نبود ... » است . تصور کنید خانم وایت ( اسم فرضی است ) در تمام مدت ازدواجش از شوهرش شکوه دارد که او را محدود کرده است و به وی اجازه خودنمایی در رقص و مجالس رقص نمی دهد و وی نیز به همین علت تا حال رقص یاد نگرفته است. شوهر خانم وایت مرد مستبدی است که در واقع ادعای خانم وایت درباره وی درست است.
    پس از زمان درازی که از این زندگی مشترک می گذرد به دلیل یک دوره روان درمانی خانم وایت یکسری
    موارد جالب را در مورد خودش کشف می کند و شوهر خانم وایت هم در اثر این تغییرات یکسری آزادی ها به خانم وایت می دهد که به ثبت نام خانم وایت در کلاس رقص منتهی می شود . پس از آغاز دوره رقص خانم وایت متوجه می شود که هراس عجیبی از میدان رقص دارد که البته در جوانی و پیش از ازدواج با آقای وایت هم سابقه این هراس را داشته است. این واقعیت و ماجراهای قبلی ناگهان واقعیت این ازدواج شکست خورده را برای خانم وایت آشکار می سازد و اینکه چرا از میان این همه خواستگاران با مردی مستبد و سلطه گر ازدواج کرده بود برایش مشخص می شود. در واقع خانم وایت با این ازدواج در موقعیتی قرار می گرفت که نرقصیدن خود را به گردن شوهر مستبدش می انداخت و شوهر خانم وایت نیز با این ممانعت در واقع خدمت بزرگی به ایشان نموده بود تا با هراس عمیقش از رقص روبرو نشود. این سود و بردی که خانم وایت در این ازدواج از آن نصیب برده برده بود باعث شده بود که این پیوند زناشویی شکست خورده و عذاب آور سالهای دراز علیرغم عدم رضایت ظاهری خانم وایت بر اثر رضایت درونی ناخودآگاه وی پا برجا بماند. در حقیقت خانم وایت شوهرش را وارد بازی بلند مدتی کرده بود که در آن از ایشان به عنوان سپری در برابر ترسهای عمیق وجودش استفاده می کرد.
    بازی های روانی از جمله کارهای رایج اجتماعی است که ما برای حفظ روابط دوستانه خود و پیش نیامدن درگیری و مشکل به آنها مشغولیم. در حقیقت ما با دنبال کردن رویه های پنهانی در روابطمان با یکدیگر سعی در رسیدن بی دردسر به اهدافمان داریم. اریک برن می گوید ما درگیر بازی های روانی می شویم تا از نظر روانی زیاد به یکدیگر نزدیک نشویم و در شهر های بزرگ با تعداد ارتباطات روزانه بسیار زیاد با افراد ناشناس ، استفاده از بازی ها ضروری به نظر می رسد. در نهایت اینکه بازی ها به دو دسته خوب و بد تقسیم می شوند که در این مجال توان پرداختن به آن را نداریم.

    6- صمیمیت
    اگر من خواسته و احساس خود را با تمام وجود به صورت حرکتی و کلامی با لحنی خالص به طرف مقابل انتقال دهم و از ظاهرسازی و نقش بازی کردن دست بردارم وارد مرحله صمیمیت شده ام. فرض کنید دوستتان کتاب درسی مهمی را که فردا قرار است از آن امتحانی برگزار شود از شما امانت گرفته است و علیرغم قولی که داده هنوز نیاورده است ؛ اگر با او تماس بگیرید و با تمام وجود عصبانیت و ناراحتی خود را بیان دارید و از وی بخواهید که آن را به شما برگرداند شما در مرحله صمیمیت هستید .
    صمیمیت معمولا بهترین روشی است که می توانیم با آن به خواسته هایمان برسیم ؛ زیرا فرد مقابل را به روشنی از خواسته خود آگاه می سازیم ، کاری که معمولا در بازی های روانی انجام نمی شود و نتیجه اش این است که در نهایت بازی های روانی به نتیجه مفروض ما ختم نمی شود.
    تفاوت عمده دیگر صمیمیت و بازی های روانی این است که در بازی ها افراد مسؤولیت کارهای خویش را به گردن شخص مقابل می اندازند ، ولی در صمیمیت ، هر فرد مسؤولیت کار های خویش را می پذیرد و البته این موضوع به سطح بلوغ فردی و اجتماعی فرد و میزان آگاهی وی از مکانیسم بازی های روانی بستگی دارد.
    در نهایت اینکه در صمیمیت ، تحقیر و سرزنش وجود ندارد و تبادل احساسات اصیل موضوعی اساسی است ؛ آنچه در بازی های روانی شاهد آن نیستیم.

    مقایسه انواع روش های سازمان دهی زمان از لحاظ میزان نوازش

    اریک برن به نیاز به تبادل و ارتباطی که میان همه افراد وجود دارد اشاره می کند و می گوید انسان به توجه و لمس شدن چه از لحاظ جسمی و چه از نظر روحی نیاز دارد و اصطلاحا به این لمس شدن جسمی یا روحی نوازش می گوید و نوازش را به دو دسته خوب و بد تقسیم می کند.
    از نظر برن نوازش حتی اگر منفی باشد ( مانند تنبیه بدنی یا سرزنش ) بهتر از بدون نوازش ماندن است. و همین امر باعث می شود گاهی اوقات کودکان خرابکاری می کنند تا والدین را از حالت بی تفاوتی نسبت به خود در بیاورند و نوازشی هر چند منفی ( که بهتر از هیچ است ) دریافت دارند.
    در بحث بالا میزان نوازش به ترتیب از انزوا ، مراسم و مناسک ، وقت گذرانی ها ، فعالیت ها ، بازی های روانی و در نهایت صمیمیت افزایش می یابد و مثلا میزان تبادل نوازشی از نوع مثبت یا منفی آن در صمیمیت خیلی بیشتر از وقت گذرانی هاست و افراد در حالت صمیمیت مقدار ارتباط و توجه بسیار بالاتری را دریافت می دارند.
    در آخر اینکه صمیمیت بهترین و سالم ترین و اثرگذارترین نوع سازمان دهی زمان است و رویکرد تحلیل رفتار متقابل سعی دارد با ایجاد تعادل بین این روش های سازمان دهی زمان به سلامت روانی و ارتقای کیفیت روابط میان فردی کمک کند.

    منبع :1- تحلیل رفتار متقابل یان استوارت ، ون جونز – ترجمه بهمن دادگستر
    2- بازی ها – اریک برن- ترجمه اسماعیل فصیح



  • محمدعلی مقامی ( جمعه 88/6/6 :: ساعت 2:56 عصر)

  • به نام خدا

    چراغ راهنمای انتخاب غذای سالم

    منبع:سایت مقالات علمی ایران


     

    اگر می‌خواهیم رشد روزافزون شیوع چاقی و دیابت نوع2 را کاهش دهیم یا متوقف کنیم باید عموم مردم اطلاعات کافی درباره عادات صحیح غذایی کسب کنند. با توجه به این که عدم رعایت توصیه‌های غذایی باعث پیشرفت دیابت می‌شود، تاکنون توصیه‌های غذایی شامل فهرستی از نبایدها در شبانه‌روز بوده است که ضمن آن، افراد باید پی‌ در پی کربوهیدرات و کالری مصرفی را محاسبه کنند. البته رعایت چنین فهرستی برای بسیاری از افراد، مشکل است. به همین دلیل، معمولاً این رژیم‌ها به مدت چند هفته رعایت شده و سپس کنار گذاشته می‌شوند. متخصصان تغذیه، گزارشی از یک سیستم آموزشی جدید ارائه کرده‌اند که افراد را در انتخاب‌های غذایی خود، آگاه و هدایت، می‌کند.

    هرم‌های قدیمی تغذیه برای توضیح فواید سلامت گروه‌های غذایی مختلف کاربرد دارند ولی مشخص‌ کنندة اثر روش‌های طبخ غذا و فرآوری غذاها نیستند. برای مثال، گروه نان و غلات قسمت اساسی هرم قدیمی تغذیه صحیح است ولی در این هرم هیچ بررسی راجع به شیوه‌های استفاده از انواع این گروه یا گروه‌های دیگر نمی‌شود.
    موارد مناسب کلی و عملی
    سیستم نشانگر بر پایة چراغ راهنما، میزان تفاوت‌های غذاها را بیان می‌کند و ما را در انتخاب غذای صحیح‌تر کمک می‌نماید. صحیح‌ترین انتخاب‌های غذایی، در منطقة سبز و ناصحیح‌ترین انتخاب‌ها در منطقة قرمز، و غذاهایی را که لازم است محتاطانه مصرف شوند نیز در منطقة زرد قرار می‌دهند.
    بیشترین تمرکز این سیستم آموزشی روی میزان فیبر، نمایة ‌گلیسمی، مقدار و نوع چربی موجود در غذاهاست. همچنین این سیستم آموزشی، اثر تهیه و فرآوری غذاها را با ارائه اطلاعات در مورد شیوه‌های متنوع پختن، مشخص می‌کند.
    این مفهوم کلی در ابتدا براساس غذاهای هندی طراحی شده بود ولی به راحتی قابل تعمیم به سایر دستورات غذایی نیز می‌باشد. ما معتقدیم که این سیستم آموزشی به راحتی در زندگی روزمره اثری کاربردی دارد.
    از سال 1999 میلادی این سیستم به طور گسترده‌ در هندوستان به کار برده شده و تأثیر محسوسی در افزایش آگاهی عموم مردم، به ویژه دیابتی‌ها داشته است و خیلی خوب است که متخصصان، با توجه به این اصول، درمورد غذاهای محلی مردم خود، مطالعه کنند.
    استفاده از سیستم نشانگر مثل یک چهارچوب، انتخاب‌های درست و نادرست غذایی را مشخص می‌کند. این اتفاق امروزه باعث جذب بیشتر از 300000 شرکت کننده در امر آموزش تغذیه شده است.
    این مفهوم نشانگر، حتی برای آموزش افراد مؤثر در حفظ سلامتی ما، مثل سرآشپزها هم کاربرد دارد، به ویژه اگر این دوره‌ها در هتل‌ها برگزار شود. بیشتر سرآشپزها بعد از اولین مشاهده، به درستی در سرو بعدی از این چراغ راهنما استفاده می‌کنند. ایشان به راحتی این سیستم را درک کرده و به کار می‌برند.
    طبق بررسی انجام شده 75 تا 80 درصد افراد، طی مدت فقط 5 دقیقه آموزش و معرفی سیستم نشانگر، پرچم‌های رنگی را به درستی در جای خود قرار دادند.

    چگونه عمل می‌کند؟
    برای درک بهتر مفهوم چراغ راهنمای غذایی، گروه‌های غذایی طبقه‌‌بندی شده در این سیستم را در ادامه بیان می‌کنیم:

    غلات

    نانی که از آرد گندم کامل (سبوس‌دار) تهیه می‌شود در قسمت سبز، نانی که از آرد سفید تهیه می‌شود در قسمت زرد و به همین ترتیب، نان‌هایی مثل بیسکویت‌ها و کیک‌ها و ... که در تهیة آن‌ها چربی‌های اشباع مثل کره یا روغن به کار رفته، در قسمت قرمز قرار دادند.
    در مورد برنج و بقیة غلات نیز به همین ترتیب عمل
    می‌شود: برنج قهوه‌ای و دودی در قسمت سبز، برنج سفید در قسمت زرد و برنج سرخ شده در قسمت قرمز قرار می‌گیرند.

    جدول برخی گروه‌های غذایی بر مبنای سیستم نشانگر (چراغ راهنما)

    گروه غذایی
    قسمت سبز (انتخاب بهتر)
    قسمت زرد
    قسمت قرمز
    غلات
    نان سبوس‌دار
    نان تهیه شده از آرد سفید
    نان‌های حاوی چربی‌های اشباع، کره یا روغن، مثل انواع بیسکویت، کیک و ...
    حبوبات
    نخود و لوبیای بخارپز یا سرخ شده در مقدار کمی روغن
    -------
    حبوباتی که در کره سرخ شده باشد
    سبزیجات
     
    اکثر سبزی‌ها (مثال: کدوی پخته)
     
    -------
     
    سبزی‌هایی که زیاد سرخ شده باشند یا در آن‌ها انواع سس به کار رفته باشد (مثال: کدوی سرخ شده)
     
    میوه‌ها
    اکثر میوه‌ها
    آب‌میوه‌های غیرقندی (چون فاقد فیبر هستند)
    آب‌میوه‌های حاوی شکر
    گوشت
    مرغ و ماهی کبابی، بریان و بخارپز و سفیدة تخم‌مرغ
    --------
    گوشت‌های قرمز، سوسیس، همبرگر و زردة تخم‌مرغ
    شیر و لبنیات
    شیر کم‌چرب و تمامی فرآورده‌های حاصل از آن
    --------
    شیر پرچرب
    چربی‌ها
    روغن زیتون، روغن دانه‌های گیاهی مثل روغن خردل و روغن کنجد
    --------
    کره و روغن‌های هیدروژنه مثل مارگارین

    حبوبات
    انواع حبوبات مثل نخود و لوبیای بخارپز یا سرخ شده در مقدار کمی روغن، در قسمت سبز و آن‌هایی که در کره سرخ شده باشند در قسمت قرمز هستند.

    سبزیجات
    اکثر سبزیجات در قسمت سبز هستند اما اگر شیوه پخت آن‌ها سرخ کردن زیاد یا استفاده از انواع سس‌ باشد، در قسمت قرمز قرار می‌گیرند برای مثال کدوی پخته در قسمت سبز است ولی وقتی سرخ شود در قسمت قرمز قرار می‌گیرد.

    میوه‌ها
    اکثر میوه‌ها در قسمت سبز هستند. آب‌میوه‌های غیرقندی، فاقد فیبر هستند و بنابراین در قسمت زرد و آب‌میوه‌هایی که حاوی شکر هستند در قسمت قرمز قرار می‌گیرند.

    گوشت
    مرغ و ماهی کبابی، بریان و بخارپز و همچنین سفیدة تخم‌مرغ، در قسمت سبز، ولی مرغ سوخاری، ماهی سرخ شده و گوشت‌های قرمز، سوسیس، همبرگر و زردة تخم‌مرغ در قسمت قرمز قرار می‌گیرند زیرا حاوی چربی اشباع شده ‌هستند.

    شیر و لبنیات
    شیر کم‌چرب و تمام فرآورده‌های حاصل از آن، در قسمت سبز هستند اما شیر پرچرب، در قسمت قرمز طبقه‌بندی می‌شود.

    چربی‌ها
    چربی‌ها باید در مقادیر محدود مصرف شوند. کره و روغن‌های هیدروژنه مثل مارگارین در قسمت قرمز قرار دارند. روغن زیتون، روغن دانه‌های گیاهی مثل روغن خردل و روغن کنجد، انتخاب‌های سالم‌تری هستند که در قسمت سبز قرار می‌گیرند.

    انتخابی آگاهانه
    این سیستم نشانگر یا به عبارتی، چراغ راهنما یک سیستم کاربردی راحت و مطمئن برای همه اقشار جامعه است و در همة جوامع قابل اجرا و درک می‌باشد. علاوه بر این، به راحتی سطوح مثبت و منفی غذاها را مشخص می‌کند و برای کاربران، امکان انتخاب آگاهانه و صحیح غذای خود را فراهم می‌کند.

    منبع:

    Diabetes voice/ June 2005



  • کلمات کلیدی : غذای سالم

  • محمدعلی مقامی ( جمعه 88/6/6 :: ساعت 2:50 عصر)

  • به نام خدا

    گروه های خونی

    منبع:سایت مقالات علمی ایران

     

     

    گروههای خونی آنتی ژنهایی هستند که در سطح گویچه‌های قرمزخون و سلولهای دیگر قرار دارند و از والدین به فرزندان به ارث می‌رسند. گلبولهای قرمز مانند همه سلولهای هسته‌دار بدن واجد اختصاصات آنتی ژنتیکی در سطح خود می‌باشند. این آنتی ژنها ، آنتی ژنهای گروه خونی نامیده می‌شوند.
    گاهی دیده می‌شود که خون شخصی را به شخص دیگری تزریق می‌کنند خون شخص دهنده در بدن فرد گیرنده لخته می‌کند و رسوب می‌دهد.
    چگونگی این عمل با انعقاد خون متفاوت است و به وجود گروه‌های خونی مختلف مربوط می‌شود. در سطح خارجی گلبول‌های قرمز افراد دو نوع آنتی ژن از جنس پروتئین وجود دارد که به نامهای A و B معروف هستند. برخی افراد آنتی ژن نوع A و برخی نوع B ، برخی هر دو آنتی ژن A و B را دارا هستند و برخی هیچ یک از آنتی ژنها را ندارند این افراد را به ترتیب در گروه های خونی AB ، B ، A و O قرار می‌دهند.
    بیان آنتی ژنهای گروههای خونی تحت کنترل ژنهای خاصی است و توارث آنها از قوانین ساده مندل تبعیت می‌کند. برای هر سیستم گروه خونی ، تعداد متغیری از آللهای مختلف وجود دارد. آللها به نوبه خود تعداد متغیری از آنتی ژنهای غشایی گلبول قرمز را کنترل می‌نمایند.
    حیوانات سالم علاوه بر داشتن آنتی ژنهای گروههای خونی بر سطح خود ممکن است واجد آنتی بادیهای سرمی بر علیه آنتی ژنهای گروه خونی که خود فاقد آنها نیز هستند، ‌باشند. مثلا افرادی که گروه خونی آنها فاقد آنتی ژن A است، در سرم خود آنتی بادی بر ضد آنتی ژن A دارند. تصور می‌شود این آنتی بادیهای طبیعی حاصل برخورد با گلبولهای قرمز گروه A نبوده بلکه متعاقب تماس با آنتی ژنهای مشابهی هستند که در طبیعت به وفور یافت می‌شوند.
    ? انتقال خون
    گلبولهای قرمز را می‌توان به سهولت از حیوانی به حیوان دیگر انتقال داد. اگر گلبولهای قرمز فرد دهنده ، آنتی ژنهای مشابه با گلبولهای قرمز گیرنده داشته باشند، پاسخ ایمنی در حیوان گیرنده گلبول ایجاد نمی‌شود.
    اما اگر گیرنده آنتی بادیهایی بر علیه آنتی ژنهای گلبول قرمز دهنده داشته باشد، در آن صورت گلبولهای دهنده در معرض خطر تهاجم سریع قرار خواهند گرفت. زمانی که این آنتی بادیها به آنتی ژنهای موجود در سطح گلبولهای قرمز بیگانه متصل گردند، ممکن است سبب همولیز و فاگوسیتوز این سلولها شوند. در صورت فقدان آنتی بادیهای طبیعی ، گلبولهای قرمز تزریق شده موجب برانگیخته شدن پاسخ ایمنی در فرد دریافت کننده خون می‌شوند. سپس گلبولهای تزریق‌شده مدتی در خون گردش می‌کنند.
    دومین انتقال خون با این گلبولها یا گلبولهای شبیه به گلبولهای قبلی باعث تخریب سریع این گلبولها می‌گردد که منجر به بروز واکنشهای پاتولوژیک شدید می‌گردد.
    علایم این روند تخریبی ناشی از همولیز گسترده داخل عروقی است. این علایم عبارتند از : لرزش بدن ، فلج و تشنج و انعقاد داخل عروقی ، تب و پیدایش هموگلوبین در ادرار.
    درمان واکنشهای انتقال ناشی از چنین انتقال خونی شامل متوقف کردن انتقال خون و زیاد کردن حجم ادرار بوسیله یک دیورتیک می‌باشد، چرا که تجمع هموگلوبین در کلیه ممکن است موجب تخریب توبولهای کلیه شود. بهبود وضعیت فرد به دنبال حذف همه گلبولهای قرمز بیگانه حاصل می‌گردد.
    ? انواع گروههای خونی (سیستم ABO)
    در سال ???? میلادی کارل لاند اشتاینر ، ایمونولوژیست آلمانی برای نخستین بار ، وجود آنتی ژنهای گروه خونی بر روی گلبولهای قرمز و نیز آنتی بادیهایی بر علیه همان آنتی ژنها را در سرم انسان ثابت نمود. لاند شتاینر ، ابتدا گلبولهای قرمز را از سرم جدا کرد و سپس به مطالعه نتایج حاصل از مخلوط کردن سرم و گلبولهای قرمز افراد مختلف پرداخت. وی دریافت که سرم بعضی از افراد قادر به آگلوتینه کردن گلبولهای قرمز برخی دیگر از افراد می‌باشد، اما بر روی گلبولهای قرمز همه افراد موثر نیست. در تجزیه و تحلیل نتایج ، او فهمید که می‌توان افراد را از نظر گروههای خونی به گروههایی تقسیم نمود:
    ? گروه خونی A : آنتی ژن نوع A را سطح گلبول قرمز خود دارند و در پلاسمای خونشان نیز آنتی کور B (ضد آنتی ژن B) را دارا هستند.
    ? گروه خونی B : آنتی ژن نوع B را در سطح گلبو لهای قرمز خود را دارند و در پلاسمای خونشان نیز آنتی کور A (ضد آنتی ژن A) را دارند.
    ? گروه خونی AB : آنتی ژن نوع A و B را در سطح گلبولهای قرمز خود را دارند و در پلاسمای خونشان نیز هیچ یک از آنتی کورها را ندارند.
    ? گروه خونی O : هیچ یک از آنتی ژنها را در سطح گلبولهای قرمز خود ندارند ولی هر دو آنتی کور را دارا هستند.
    ? نحوه تعیین گروه خونی
    برای پی بردن به گروه خونی هر کس ، مقداری از خون را با آنتی کورهای معین شده A یا B مخلوط می‌کنیم. از تولید یا عدم تولید رسوب که در اثر به هم چسبیدن گلبولهای قرمز ایجاد می‌شود می‌توان گروه خونی شخصی را معین کرد. اگر بخواهیم به فردی از گروه خونی B خون تزریق کنیم، چون پلاسمای خون او آنتی کور A را دارد نمی‌توان خونی را که دارای آنتی ژن A باشد به او داد. این آنتی ژن در گروه های A و AB یافت می‌شود پس او نمی‌تواند از این گروهها ، خون دریافت کند.
    ? رسوب خونی
    ? گروه خونی A : با آنتی کور B رسوب نمی‌دهد ولی با آنتی کور A رسوب می‌دهد.
    ? گروه خونی B : با آنتی کور B رسوب می‌دهد ولی با آنتی کور A رسوب نمی‌دهد.
    ? گروه خونی AB : با هر دو آنتی A و B رسوب می‌دهد.
    گروه خونی O : با هیچ یک از آنتی کورهای A و B رسوب نمی‌دهد.
    ? درصد گروههای خونی در مردم
    در میان جمعیت مردم در حدود ?? درصد گروه خونی A حدود ? درصد گروه خونی AB و ?? درصد گروه خونی O را دارا هستند. با این وجود لازم به ذکر است که یک آنتی ژن گروه خونی هیچگاه نمی‌تواند به همراه آنتی بادی ضد خود در بدن یک فرد وجود داشته باشد. زیرا در آن صورت وقوع همولیز ، گردش خون را مختل نموده و گلبولهای فرد تخریب می‌شود. گروههای خونی O ، AB ، B ، A نمایانگر فتوتیپ گلبولهای قرمز یک فرد است که مطابق با یک سیستم ساده که متشکل از سه ژن آللی A ، B ، O می‌باشد، به ارث می‌رسند.
    ? افرادSecretor , Nonsecretor
    تقریبا ??% از انسانها مواد آنتی‌ژن A و B را نه تنها در سطح غشای سلولی بلکه به صورت آزاد در ترشحات مختلف نظیر سرم ، ادرار ، بزاق دارا می‌باشند. مواد آنتی ژن گروه خونی در سطح غشای سلولی به مولکولهایی از جنس گلیکوپروتئین متصلند. این صفت بوسیله یک ژن به نام Se= Secretor کنترل می‌گردد. عمل ژن se در صورتی که وجود داشته باشد کنترل اتصال ساده آنتی ژنی به مولکولهای گلیکو‌پروتئینی است. در افراد هموزیگوت مغلوب اتصال مواد آنتی ژنی به مولکولهای گلیکو‌پروتئین تحت کنترل نبوده ، در نتیجه آنتی ژنهای A و B اجازه حضور در مایعات بدن را نمی‌یابند.
    ? سیستم RH
    در سال ???? ، لاندشتاینر و وینر نشان دادند آنتی بادیهایی که بر علیه گلبولهای قرمز میمون رزوس (Rhesus) تولید می‌گردد، قادرند گلبولهای قرمز ??% از جمعیت انسانی را نیز آلگوتینه نمایند. این آنتی بادیها بر علیه مولکولی که (RH) نامیده شده ، بوجود می‌آمدند و افرادی را که واجد این مولکول بودند Rh مثبت نام گرفتند و به ?? درصد بقیه که فاقد این مولکول بودند، افراد Rh منفی اطلاق گردید. آنتی‌بادیهای طبیعی بر علیه آنتی ژنهای Rh در بدن تولید نمی‌شوند.
    ? بیماری همولیتیک نوزادان
    بیماری همولیتیک نوزادان معمولا زمانی بوجود می‌آید که یک مادر Rh منفی حامل جنین Rh مثبت باشد. بطور طبیعی گلبولهای خون جنین به واسطه لایه‌هایی از سلولهای ترفوبلاست از گردش خون مادر جدا شده است. اما در اواخر حاملگی و بخصوص در حین تولد نوزاد ، گلبولهای قرمز جنین ممکن است وارد گردش خون مادر شوند. همین که این گلبولها به جریان خون مادر برسند به عنوان یک عنصر خارجی تلقی شده و پاسخ ایمنی مادر را جهت تولید آنتی بادی برمی‌انگیزند.
    معمولا آنتی بادی بر علیه گلبولهای قرمز جنین قبل از تولد اولین بچه ساخته نمی‌شود. اما حاملگیهای مکرر نهایتا منجر به افزایش سطح آنتی بادی در خون مادر می‌شود. این آنتی بادیها پس از گذشتن از سلولهای ترفوبلاست مادر به گردش خون جنین می‌رسند و در آنجا با گبولهای قرمز جنین وارد واکنش شده و موجب تخریب آنها می‌شوند. ممکن است روند تخریب گلبولهای قرمز جنین به قدری شدید باشد که موجب مرگ جنین شود. از طرف دیگر جنین ممکن است زنده بماند و در یک وضعیت آنمیک شدید و همراه با یرقان متولد شود.
    بدن جنین ممکن است در راه تلاش جهت جبران گلبولهای از دست رفته گلبولهای قرمز نابالغ را از مغز استخوان به داخل خون آزاد نماید. تخریب گسترده گلبولهای قرمز جنین می‌تواند منجر به آزاد شدن مقادیر سمی بیلی ‌روبین به داخل جریان خون شود. از آنجایی که کبد جنین هنوز نابالغ است، این بیلی روبین ممکن است در سلولهای مغز رسوب نموده و موجب آسیب شدید مغز گردد.

    منبع:

    http://yaabolfasl.blogfa.com
    سیامک علی حیدری



  • کلمات کلیدی : گروه های خونی

  • محمدعلی مقامی ( جمعه 88/6/6 :: ساعت 2:45 عصر)

  • به نام خدا

    ریزش مو در زنان

    منبع:سایت مقالات علمی ایران

     

     

    ریزش مو در خانمها بیشتر از مردان دارای تغییرات دوره ای است به عنوان مثال در فصل خاصی ریزش موی آنها شدید شده و هر سال این روند تکرار می شود و یا بعد از زایمان و بعد از یائسگی موی زیادی از دست می دهند. حجم موی زنان معمولا با افزایش سن کم می شود و یا بعضی افراد از نظر ژنتیکی موهای نازک و کم پشتی دارند و از زمان کودکی کم مو بودند این موارد کاملا طبیعی بوده و احتیاج به درمان خاصی ندار.? بسیاری از زنان با این تغیرات به خوبی کنار آمده و با آن زندگی می کنند ولی اکثریت فعال تر برخورد کرده و به دنبا ل هر درمانی می روند.البته در صورتی که مشکل روانی برای فرد ایجاد کند درمانهای قابل دسترسی موجود می باشد.
    در مقابل شرایطی وجود دارند که عوامل دیگری مثل بیماری،تغییرات هورمو نهای داخلی و مصرف تعدادی از دارو ها و فاکتورهای محیطی و ژنتیکی باعث ریزش موی کامل می شوند این موارد به درمان داروئی یا جراحی نیاز داشته و حتما از طرف بیمار باید جدی گرفته شود.
    به نظر بسیاری از مردم طاسی مختص مردان می باشد و خانم ها موهایشان را از دست نمی دهند اما حقیقت چیز دیگری است میلیونها زن در دنیا از طاسی رنج می برند و سالیانه به تعداد آنها افزوده می شود. وراثت عامل پرقدرتی در طا سی زنان می باشد یک زن از هر چهار زن این نوع طاسی را تجربه می کنند
    . بعضی از زنان در مورد از دست دادن موی خود با هیچ کس صحبتی نمیکنند زیرا به تصور آنها ریزش مو و طا سی فقط مختص آقایان است و برای خانمها کاملا غیر طبیعی است بنابر این از نظر روحی بسیار آشفته می شوند و احساس اضطراب شدید و کاهش جذابیت ،کیفیت زندگی آنها را تهدید می کند. اگر از دست دادن مو تا این حد باعث مشکلات روانی شود،خانواده،دوستان و پزشک آن فرد بایستی تا حد ممکن به او کمک کند.
    علت ریزش مو برای فهم علت ریزش مو بایستی اطلاع دقیقی از مراحل سیکل طبیعی رشد مو داشته باشیم. موهای انسان به طور طبیعی با یک روش دوره ای رشد می کنند که سیکل رشد مو نامیده می شود (یک مرحله رشد ویک مرحله استراحت و در نهایت ریزش).
    مرحله رشد یک فولیکول با فولیکل همسایه متفاوت میباشد و به این حالت رشد موزائیکی گفته می شود. مدت آناژن (فاز فعال یا رشد ) ?-? سال کاتاژن (فاز تحلیل رونده ) ?=? سال تلوژن (فاز استراحت ) ?-? ماه طول مدت هر کدام از این فازها با توجه به سن، ،شرایط تغذیه،فاکتورهای هورمونی و عوامل فیزیولوژیک و پاتولوژیک بدن می توانندتغییر کند.
    یک فولیکول مو در مرحله آناژن به بلند ترین طول خود رسیده و تا عمقی ترین ناحیه درم پایین می رود در محکمترین حا لت ممکن قرار داردبعد از مدتی فولیکل وارد مرحله کاتاژن شده در این مرحله تغییرات تحلیل برنده کوچک شدن و کوتاه شدن فولیکل شروع می شود و طول آن تا ?.? طول آناژن کوتاه میشود قسمت انتهائی آن (درمال پا پیلا ) جدا می شود در این زمان مو وارد فاز استراحت یا تلوژن شده و ? تا ? ماه در این حالت رکود به سر می برد وقتی یک فولیکل جدید از درمال پاپیلای باقی مانده شروع به رشد کردموی در حال استراحت ریزش پیدا می کند و یک موی جدید از جای خالی آن خارج میشود .
    در حالت طبیعی ??% موها در فاز رشد می باشند و ??% در فاز استراحت و به طور متوسط روزانه ?? تا ??? تار موی تلوژن به هنگام شستن مو و شانه کردن ریزش پیدا می کنندپس همچنان که یک مو می ریزد موی جدید جای آن را می گیرد. مشکل زمانی آغاز میشود که موهای ریزش یافته بیشتر و سریعتر از موهای رویش یافته جدید ضعیف شود یا سیکل رشد آنها کوتاه شود و نتواند به حداکثر رشد آناژن برسد در این حالت بعد از مدتی از تعداد کل موها کاسته شده و یا ممکن است موها نازک تر شده وفرد متوجه کاهش حجم موهایش شود.این،علت اصلی ریزش مو می باشد عوامل مختلفی می توانند روی سیکل رشد مو اثر گذاشته و باعث ریزش موقت و یا دائمی شوند.
    ? انواع ریزش موی زنان
    ?) الگوی منتشر
    ?) الگوی مردانه
    ?) ریزش منطقه ای ?
    ? الگوی منتشر DIFFUSED PATTERN معمول ترین ریزش مو در خانمها طاسی منتشر می باشد. در این نوع طاسی موها در ناحیه وسیعی از سر نازک شده و تراکم آن کم می شود البته معمولا خط موی پیشانی باقی می ماند. عوامل مختلفی می توانند این نوع طاسی را ایجاد کنند در بیشتر موارد علت این نوع ریزش، ژنتیکی می باشد البته بیماریها و دارهای خاصی هم می توانند باعث ریزش منتشر شوند. از جمله:
    الف) فاکتور ژنتیکی:
    طاسی ارثی در خانمها آندروژنیک (ANDROGENETIC) یا الگوی زنانه (FEMALE PATTREN) نامیده می شود و ژن آن از پدر و مادر منتقل شده و به صورت اتوزومال مغلوب ظاهر می شود.
    در زنانی که دچار این نوع ریزش می شوند فولیکولهای مو از نظر ژنتیکی نسبت به تستوسترون بسیار حساس می باشند و با وجود طبیعی بودن سطح هورمون موها از پشت خط موی فرونتال شروع به نازک شدن کرده و به سمت پایین پشت و کناره سر کشیده می شود معمولا در سنین ?? تا ?? ظاهر می شود و در مواردی هم در سن ?? سالگی اتفاق میافتد.
    خوشبختانه در اکثر موارد خط موی فرونتال حفظ شده و مانند مردان عقب رفتن موهای پیشانی ایجاد نمی شود شواهد نشان داده در افرادی که از نظر ارثی مستعد طاسی هستند مصرف قرص های ضد بارداری سن شروع ریزش موی آنها را پایین آورده و زودتر دچار طاسی میشوند بنابراین در افرادی که سابقه خانوادگی طاسی زنانه دارند بهتر است این قرص را مصرف نکنند. اگر خانمی به این نوع ریزش مو مبتلا شد بایستی تمام علتهای موثر در زیرش مو (انواع بیماریها، مشکلات هورمونی، کم خونی، استرس) بررسی شوند در صورتی که هیچ گونه مشکل داخلی وجود نداشت تشخیص اصلی ریزش موی ارثی می باشد.
    ب) بیماریها و شرایط خاصی که باعث ریزش موی منتشر در زنان می شود بعد از یائسگی، بیماری تخمدان پلی کیستیک، بیماری تیروئید، بیماری بافت همبند مثل لوپوس بعد از یائسگی به دلیل کاهش استروژن ریزش مو افزایش می یابد. در خانمها هورمون استروژن یک اثر محافظتی قوی بر مو و پوست دارد. تغذیه نامناسب بعد از مدتی تغذیه نامناسب بدن با کمبود ویتامین، کم خونی، کمبود پروتئین و کالری، کمبود روی و اسید های چرب ضروری، مواجه شده و هر کدام از این کمبودها می توانند باعث ریزش شدید مو شوند.
    البته اثر آنها موقت بوده و در صورتی که کمبودها اصلاح شوند ریزش مو طبیعی می شود. خانمهایی که خونریزیهای ماهیانه شدید دارند در معرض کمبود آهن می باشند و در صورتی که این کمبود توسط تست آزمایشگاهی تشخیص داده شد حتما بایستی به دنبال درمان آن باشند زیرا می تواند یک عامل پر قدرت در ریزش موی خانمها باشد. همچنین افزایش ویتامین آ در بدن می تواند باعث ریزش مو شود.
    تلوژن افلوویوم یا ریزش با تاخیر ناشی از استرس و دارو استرس می تواند عامل مهمی ریزش مو محسوب شود. به طور طبیعی ??-??% از موهای سر در مرحله استراحت به سر میبرند یک استرس شدید باعث می شود درصد زیادی از موها دریک زمان وارد مرحله تلوژن شوند و رشدشان متوقف می شود. چند ماه بعد از استرس وارد شده موهای در حال استراحت دچار ریزش شده و این ریزش به حدی شدید می باشد که باعث نگرانی فرد می شود این استرس می توان شامل: یک ضربه روحس ناگهانی (مرگ یکی از نزدیکان، از دست دادن شغل، جدایی)، بیماری (تب شدید، عفونت، آنفلوآنزا و ...) خستگی شدید ناشی از کار زیاد و داشتن جراحی باشد چون این حادثه چند ماه قبل اتفاق افتاده فرد ریزش موی خود را به آن نسبت نمی دهد این یک شرایط موقتی می باشد و طی چند ماه موهای جدید با سیکل طبیعی شروع به رشد می کنند و در سیکل آینده درصد زیاد از موها وارد مرحله استراحت
    تعداد نسبتا زیادی از داروها می تواند باعث پدیده تلوژن افلوویوم شود البته این ریزش موقتی است و با قطع مصرف دارو مشکل بر طرف می شود.
    ?) داروهای رقیق کننده خون مثل وارفارین و هپارین
    ?) داروهای ضد تشنج: دیلانتین
    ?) داروهای ضد نقرس: کولشیسین و آلوپورینول
    ?) داروهای ضد فشار خون به خصوص بتابلوکر
    ?) داروهای ضد التهاب: پردنیزولون
    ?) داروهای پایین آورنده کلسترول
    ?) داروهای ضد افسردگی: لیتیوم
    ?) داروهای ضد بارداری
    ?) مصرف زیاد ویتامین آ
    ??) داروهای لاغری و کوکائین
    ? آناژن افلوویوم یا ریزش ناگهانی
    آناژن افلوویوم شرایطی است که درصد زیادی از موهای در حال رشد به طور ناگهانی ریزش پیدا میکنند. شیمی درمانی و رادیو تراپی روی سلولهایی از بدن که به سرعت تقسیم می شوند مثل سلولهای سرطانی اثر کرده روی آنها هم اثر کرده و باعث از بین رفتن فولیکولها میشود. البته این حالت هم موقت بوده و چند ماه بعد از توقف شیمی درمانی موها شروع به رشد می کنند.
    فاکتورهای شیمیایی مواد شیمیایی که در رنگ کردن موها، فر کردن، صاف کردن و دکلره استفاده می شوند می توانند باعث خشک شدن و خورد شدن موها شده و ریزش موقت ایجاد کنند در مواردی این ریزش موها دائم شده و موهای ریخته شده دوباره رشد نمی کنند.
    ? ریزش مو با طرح مردانه
    در زنان در این نوع ریزش مو مانند مردان عقب رفتن خط موی پیشانی و خالی شدن وسط سر دیده میشود
    . در این زنان موها در جلو و وسط سر نازک شده در حالی که در ناحیه پشت و کناره ها موها ضخیم و پر تراکم می باشد این نوع ریزش مو در اثر افزایش غیر طبیعی سطح هورمون مردانه می باشد در صورتیکه این افزایش با تست آزمایشگاهی مشخص شد مصرف داروهای آنتی آندروژن و محلول موضعی مینوکسیدیل تا حد زیادی از ریزش بیشتر جلوگیری میکند.
    این زنان به دلیل داشتن موهای خوب و پر تراکم در ناحیه پشت سر کاندید مناسبی برای جراحی پیوند مو می باشند. کوچک سازی یا مینیاتوری شدن موها به دنبال اثر تستوسترون مقداری هورمون مردانه تستوسترون در بدن زنان وجود دارد در سلولهای خاصی از بدن هورمون تستوسترون به هورمون قوی تر دی هیدروتستسترون (DHT) تبدیل می شود البته این کار توسط آنزیم ?- آلفا ردوکتاز انجام می شود. در درمال پاپیلای فولیکول مو گیرنده های زیادی برای هورمون DHT وجود دارد و این هورمون از طریق کوتاه کردن سیکل رشد مو باعث میشود موی ضخیم در فولیکولهای حساس موی سر به موی کرکی و نازک تبدیل شود در واقع یک فولیکول قبل از رسیدن به مرحله آخر رشد به طور زودرس وارد فاز استراحت شده و رشد بیشتر آن متوقف می شود بنابراین موهای درآمده نازکتر به نظر می رسند تا اینکه دیگر مویی از آن فولیکول رشد نمی کند.
    ? ریزش موی منطقه ای
    شایع ترین عواملی که می توانند باعث ریزش مو در یک قسمت سر شود:
    ?) Alopecia areata (آلوپسیا آراتا): در این حالت قسمتی از موها به صورت گرد و سکه مانند به طور ناگهانی دچار ریزش می شوندو به ندرت ممکن است تمام سر و حتی ابرو و مژه هم مبتلا شوند. این نوع ریزش منطقه ای با درمان های دارویی برطرف می شوند و انجام پیوند مو در این نوع ریزش صحیح نیست.
    ?) Tropecia Alopecia (آلوپسیا ناشی از کشش): در صورتی که موها آرایش خاصی داشته باشند که از ناحیه شقیقه ها و جلوی پیشانی به طور مرتب تحت کشش باشند باعث از بین رفتن فولیکولها در این ناحیه شده این نوع ریزش به خوبی به وسیله جراحی پیوند مو اصلاح می شود.
    ?) Trichotillomania (تریکوتیلومانیا) : یک نوع اختلال روانی است و بیشتر در زنان جوان دیده می شود.فرد موهای خود را به دور انگشتان پیچیده و با کشش محکم انها را میکند.
    ?) Face lift and brow lift procedures : در جراحی کشیدن صورت و بالا بردن ابروها نزدیک نایه برش جراحی یا در خط پیشانی ناتحیه شقیقه ها موها از بین می روند.
    این افراد کاندید خوبی برای حرا حی پیوند مو می با شند.
    ?) Tinea capitis : یک نوع عفونت قارچی در سر می باشد و باعث ایجاد تکه های قرمز بدون مو یا همراه با موهای شکسته می شود. درمان درمان طاسی قدمت طولانی داشته و زنان و مردان از ???? سال پیش به دنبال درمنی برای ریزش موی خود بوده اند.
    چون به نظر آنها داشتن مو مترادف است با جوانی، زیبایی، زنده دلی، اطمینان و اعتماد به نفس. اولین درمانها از نسلی به نسل گذشته و اکنون در کتابخانه های پزشکی شفا دهنده های مصر قدیم گنجانده شده است. خوشبختانه امروزه ما در زمانی زندگی میکنیم ه انواع درمانهای دارویی و جراحی برای ریزش مو وجود داشته و طاسی را به طور کامل میتوان درمان نمود.
    باتوجه به علتهای متفاوت ریزش مو اولن و ممترین قدم در درمان آن تشخیص دقیق علت میباشد. در مواردی که بیماری یا اختلال هورمونی و یا کمبود تغذیه عامل ریزش مو باشد بایستی به دنبال درمان کامل علت زمینه ای باشیم .
    چه زنانی می توانند بهترین کاندید پیوند مو باشند.؟ به دنبال پیشرفت علم و دست یابی به تکنیک های جدید جراحی این امکان برای زنان وجود دارد که بتوانند دوباره به موهای زیبای از دست رفته خود برسند. روش فولیکولار یونیت جدیدترین تکنیک در پیوند مو میباشد که باعث ایجاد یک خط موی کاملا طبیعی میود و با این روش زیباترین نتایج را در بیماران میتوان دید.
    به طوری که بقیه افراد قادر به به تشخیص ان نخواهند بود. این جراحی به صورت سرپایی با بیحسی موضعی انجام شده و در این عمل یک نوار بباریک از ناحیه پشت سر برداشته شده و به واحد های فولیکولی تقسیم شده و در قسمت جلوی سر کاشته میشود. افرادی که موهای پشت سرشان از تراکم بالایی برخوردار باشد کاندید خوب برای این جراحی می باشند.
    ? زنانی با ریزش موی طرح مردانه ک در این افراد به دلیل سطح بالای هورمون آندروژن ناحیه پیشانی و فرق سر دچار یزش شده و در قسمت پشت سر تراکم خوبی دارند. به دنبال درمان هورمونی برای ترمیم موهای ریخته شده میتوانند از پیوند مو استفاده کنند.
    ? زنانی با ریزش منطقه ای ناشی از کشیدن موها و یا بعد از جراحی کشش صورت و بالابردن ابرو
    ? زنانی که دارای طاسی ژنتیک منتشر می باشند معمولا در ناحیه پشت سر تراکم خیلی بالایی ندارند . البته این افراد می توانند پیوند مو انجام دهندو با انجام پیوند تراکم مو در قسمت جلوی سرشان افزایش یافته و ظاهر زیباتری پیدا میکنند ولی بایستی توقع و انتظارات آنها از جراحی واقع بینانه باشدو بعد از جراحی منتظر یک تراکم بسیار بالا نباشند.

    منبع:

    مرکز پیوند موی جردن



     



  • کلمات کلیدی : ریزش مو در زنان

  • محمدعلی مقامی ( جمعه 88/6/6 :: ساعت 2:41 عصر)

  • به نام خدا

    آکنه‌ - جوشهای‌ غرور

    منبع:سایت مقالات علمی ایران

     

    آکنه‌ (جوشهای‌ غرور) عبارت‌ است‌ از یک‌ بیماری‌ التهابی‌ مزمن‌ پوست‌ که‌ در دوران‌ نوجوانی‌ شایع‌ است‌، اما گاهی‌ به‌ طور متناوب‌ در سراسر زندگی‌ رخ‌ می‌دهد. مشخصة‌ این‌ بیماری‌ عبارت‌ است‌ از بروز جوشهایی‌ روی‌ صورت‌، قفسة‌ سینه‌ و کمر. این‌ بیماری‌ در مردان‌ شایع‌تر از زنان‌ است‌.
    ? علایم‌ شایع‌
    ? نقاط‌ سر سیاه‌ به‌ اندازة‌ سر سوزن‌
    ? نقاط‌ سر سفید شبیه‌ نقاط‌ سر سیاه‌
    ? جوش‌های‌ کوچک‌ چرکی‌
    ? قرمزی‌ و التهاب‌ در اطراف‌ جوشها
    در آکنة‌ شدید ممکن‌ است‌ کیست‌ و آبسه‌ دیده‌ شود. کیست‌ به‌ صورت‌ تورمی‌ بزرگتر و سفت‌تر از جوشهای‌ معمولی‌ در پوست‌ پدیدار می‌شود. آبسه‌ نیز به‌ صورت‌ یک‌ ناحیة‌ عفونی‌ متورم‌ ،ملتهب‌ و دردناک‌ به‌ هنگام‌ لمس‌ و حاوی‌ چرک‌ است‌.
    ? علل‌
    غدد چربی‌ پوست‌ به‌ دلایل‌ نامعلوم‌ دچار انسداد می‌شود، اما احتمالا تغییرات‌ هورمونهای‌ جنسی‌ در دوران‌ نوجوانی‌ نقش‌ دارد. وقتی‌ که‌ چربی‌ داخل‌ غدد چربی‌ نتواند به‌ بیرون‌ پوست‌ راه‌ یابد، این‌ چربی‌ تجمع‌ یافته‌ و توسط‌ باکتری‌هایی‌ که‌ به‌ طور طبیعی‌ در غده‌ وجود دارند عفونی‌ می‌شود.
    بر خلاف‌ برخی‌ عقاید رایج‌، عواملی‌ چون‌ عدم‌ رعایت‌ پاکیزگی‌ یا غذاها نقشی‌ در ایجاد آن‌ ندارند. البته‌ تمیزی‌ می‌تواند آن‌ را تخفیف‌ دهد، اما فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری جنسی‌ هیچ‌ تأثیری‌ روی‌ آن‌ ندارد.
    ? عوامل‌ افزایش‌ دهندة‌ خطر
    ? مواجهه‌ با هوای‌ بسیار گرم‌ یا سرد
    ? استرس‌
    ? پوست‌ چرب‌
    ? اختلالات‌ غدد درون‌ ریز
    ? استفاده‌ از بعضی‌ داروها مثل‌ کورتیزون‌، هورمونهای‌ مردانه‌، یا قرص‌های‌ ضد بارداری‌
    ? سابقة‌ خانوادگی‌ آکنه‌
    ? بعضی‌ مواد آرایشی‌
    ? پیشگیری‌
    در حال‌ حاضر روشی‌ برای‌ پیشگیری‌ از آن‌ وجود ندارد.
    ? عواقب‌ مورد انتظار
    درمان‌ در اغلب‌ موارد مؤثر است‌، و خود بیماری‌ نیز معمولاً پس‌ از دوران‌ بلوغ‌ و نوجوانی‌ خود به‌ خود بر طرف‌ می‌شود.
    البته‌ علی‌رغم‌ درمان‌ خوب‌ و مناسب‌، آکنه‌ گاهی‌ شدت‌ می‌یابد.
    ‌ ? عوارض‌ احتمالی‌
    ? داشتن‌ تصوری‌ بد از ظاهر خود
    ? بروز جوشگاههای‌ دائمی‌ یا حالت‌ حفره‌ای‌ روی‌ پوست‌ صورت‌
    ? درمان‌
    اگر پوست‌تان‌ چرب‌ است‌، به‌ ترتیب‌ زیر آن‌ را تمیز نمایید: به‌ آرامی‌ صورت‌ خود را با صابون‌ غیرمعطر برای‌ ?-? دقیقه‌ ماساژ دهید. اما نواحی‌ شدیداً جوش‌دار و دردناک‌ را ماساژ ندهید (زیرا باعث‌ گسترش‌ عفونت‌ می‌شود). پوست‌ را به‌ آرامی‌ تمیز نمایید.
    صورت‌ خود را ?-? دقیقه‌ بشویید و از صابون‌ پاک‌ کنید. گاهی‌ صابون‌ آنتی‌باکتریال‌ کمک‌کننده‌ است‌. پس‌ از شستشوی‌ پوست‌ از الکل‌ برای‌ پاک‌ کردن‌ چربی‌ استفاده‌ نمایید. هر روز حولة‌ صورت‌ را عوض‌ نمایید. باکتری‌ها این‌ توانایی‌ را دارند که‌ به‌ سرعت‌ در حوله‌های‌ مرطوب‌ رشد کنند.
    موهایتان‌ را حداقل‌ دو بار در هفته‌ با شامپو بشویید. اجاره‌ ندهید که‌ موهایتان‌ روی‌ صورت‌ بیاید، حتی‌ در شب‌ و به‌ هنگام‌ خواب‌ مو باعث‌ پخش‌ چربی‌ و باکتری‌ها می‌شود. برای‌ پیشگیری‌ یا درمان‌ شورة‌ سر از شامپوی‌ ضد شوره‌ استفاده‌ نمایید. از شوینده‌های‌ کرم‌ دار پرهیز کنید.
    پس‌ از ورزش‌ شدید، عرقتان‌ را بشویید و در اسرع‌ وقت‌ چربی‌ صورت‌ را پاک‌ نمایید.
    از مواد آرایشی‌ روغنی‌ سنگین‌ استفاده‌ نکنید. مواد آرایشی‌ غیرروغنی‌ نازک‌ که‌ به‌ صورت‌ لوسیون‌ هستند بسیار بهتر هستند.
    از مصرف‌ مرطوب‌کننده‌ها خودداری‌ نمایید مگر با نظر پزشک‌
    به‌ هیچ‌ وجه‌ پوست‌ خود را فشار ندهید، نخارانید، یا مالش‌ ندهید. زمانی‌ که‌ پوست‌ با این‌ حرکات‌ آسیب‌ ندیده‌ باشد بهتر و زودتر خوب‌ می‌شود. البته‌ پزشک‌ ممکن‌ است‌ بسته‌ به‌ صلاحدید، نقاط‌ سر سیاه‌ را بردارد.
    هنگام‌ مطالعه‌ یا تماشای‌ تلویزیون‌، دستتان‌ را زیر صورت‌ نگذارید.
    با توجه‌ پزشک‌ مقداری‌ در معرض‌ اشعة‌ ماوراءبنفش‌ قرار بگیرید.
    شاید بعد از التیام‌ آکنه‌ و برای‌ بر طرف‌ کردن‌ جوشگاههای‌ نازیبا، جراحی‌ زیبایی‌ توصیه‌ شود.
    ? داروها
    ? آنتی‌بیوتیک‌ها، خوراکی‌ و موضعی‌، برای‌ مبارزه‌ با عفونت‌
    ? تزریق‌ کورتیزون‌ به‌ داخل‌ ضایعات‌
    ? ایزوترتینویین‌ (اگر باردار هستید به‌ هیچ‌ عنوان‌ نباید استفاده‌ شود)
    ? بنزیل‌ پراکسید ?/?%، ?% یا ??% ممکن‌ است‌ کمک‌کننده‌ باشد.
    رتین‌ ـ آ باعث‌ افزایش‌ حساسیت‌ پوست‌ به‌ آفتاب‌ می‌شود.
    آکوتان‌ نیز باعث‌ افزایش‌ حساسیت‌ پوست‌ به‌ آفتاب‌ می‌شود و حداقل‌ سه‌ ماه‌ مانده‌ به‌ شروع‌ بارداری‌ مصرف‌ آن‌ باید متوقف‌ شود. توجه‌: اگر باردار هستید، از هیچ‌ داروی‌ خوراکی‌ برای‌ آکنه‌ استفاده‌ نکنید.
    ? فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
    هیچ‌ محدودیتی‌ برای‌ آن‌ وجود ندارد.
    ? رژیم‌ غذایی‌
    غذا علت‌ آکنه‌ نیست‌، اما بعضی‌ غذاها آن‌ را بدتر می‌کنند. یادداشتی‌ از غذاهایی‌ که‌ می‌خورید داشته‌ باشید. برای‌ اینکه‌ بفهمید به‌ کدام‌ غذا حساسیت‌ دارید، آن‌ غذاهایی‌ را که‌ شک‌ دارید آکنة‌ شما را بدتر می‌کنند از رژیم‌ خود حذف‌ کنید. بعد آنها را دوباره‌ یکی‌ یکی‌ به‌ رژیم‌ غذایی‌ اضافه‌ نمایید. اگر مشخص‌ شد که‌ آکنه‌ ?-? روز بعد از اضافه‌ کردن‌ یک‌ غذا تشدید می‌شود، آن‌ غذا را به‌ کلی‌ از رژیم‌ خود حذف‌ کنید. اما اگر این‌ اتفاق‌ نیفتاد، می‌توانید آن‌ را در رژیم‌ غذایی‌ نگاه‌ دارید. آکنه‌ معمولاً در تابستان‌ بهتر می‌شود، بنابراین‌ بعضی‌ غذاها را که‌ در زمستان‌ نمی‌توان‌ خورد شاید بتوان‌ در تابستان‌ نمود.
    ? درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
    ? اگر خود شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده تان‌ دچار آکنه‌ است‌.
    ? اگر دچار علایم‌ جدید و نامنتظره‌ بروز کرده‌اند. توجه‌ کنید که‌ داروهای‌ مورد استفاده‌ برای‌ درمان‌ ممکن‌ است‌ باعث‌ عوارض‌ جانبی‌ شوند.

    منبع:

    گواشیر

     




  • محمدعلی مقامی ( جمعه 88/6/6 :: ساعت 2:32 عصر)

  • به نام خدا

    شایع ترین علل ایجاد لک صورت

    منبع:سایت مقالات علمی ایران

     

    ? ملاسما یا لک حاملگی :
    ملاسما یکی از شایع ترین علل ایجاد لک صورت است و اغلب در خانم های مراجعه کننده برای درمان لک صورت دیده می شود که یک لک اکتسابی قهوه ای رنگ است که به صورت آهسته به وجود می آید.
    به دلیل اینکه این لک ها بیشتر در زنان حامله ظاهر می شود یا عود می کند، به لک های حاملگی شهرت دارد، ولی می تواند در خانم های مجرد و به ندرت در مردان نیز دیده شود. این لک ها بیشتر در گونه ها، پیشانی و چانه دیده می شود و در افراد سبزه مشخص است.
    تیرگی یا لک پوست معمولا پس از زایمان ناپدید می شود، اما ممکن است برای ماه ها یا سال ها باقی بماند. این نوع لک صورت ممکن است بدون علت مشخص یا به صورت خانوادگی، مخصوصاً در افرادی که حتی در تماس با نور آفتاب خفیف تیره می شوند، دیده شود.
    بعضی خانم ها متوجه می شوند که درست قبل از قاعدگی، لک ها واضح تر می شود. ملاسما یا لک حاملگی به طور شایع در خانم هایی که قرص ضد بارداری مصرف می کنند، دیده می شود که در تماس با نور آشکارتر می شود.
    این خانم ها هنگامی که حامله شوند، همین لک را پیدا می کنند. زمان زیادی طول می کشد تا پس از قطع قرص ضد حاملگی، این لک بر طرف شود و یا ممکن است که هرگز به طور کامل برطرف نشود.
    ? کک مک یا فرکل(FRECKLE):
    کک و مک بیشتر در افراد با پوست روشن، موهای قرمز یا بلوند و چشمان آبی دیده می شود و از سن ? سالگی شروع می شود که به صورت لک های کوچک قهوه ای روشن، در مناطق باز بدن مثل صورت، شانه و پشت دیده می شود.
    در تابستان تعداد، اندازه و عمق کک مک افزایش می یابد و در زمستان کوچک تر، روشن تر و کم تعدادتر می شود. این نوع پیگمانتاسیون ممکن است از نظر زیبایی آزار دهنده باشد، ولی خطری ندارد.
    در افراد مبتلا به فرکل، شیوع خال های بدن افزایش می یابد. کک مک هایی که در سنین پایین شروع می شود و در زمستان هم باقی می ماند، بایستی حتما توسط پزشک بررسی گردد.
    ? لک های پیری:
    این لک ها در اثر تماس حاد یا مزمن با نور آفتاب و افزایش سن بوجود می آید. معمولا لک های قهوه ای رنگ مسطح به اندازه ی یک سانتی متر یا بیشتر که روی صورت و پشت دست ها، در سنین ?? تا ?? سالگی شروع می شود و با افزایش سن گسترده تر، پررنگ تر و با تعداد بیشتر نمایان می شوند.
    هر چند در نمونه برداری تغییرات بدخیمی ندارند، ولی می توانند در سال های بعد تبدیل به ضایعات بدخیم شوند. لذا بایستی درمان شوند.
    ? لک های ناشی از سوء تغذیه و کمبود ویتامین :
    این لک ها در اثر کمبود ویتامین B?? اتفاق افتاده و در نژادهای با پوست تیره شایع تر است. این لک ها ظاهر لکه لکه دارند.
    در اثر کمبود ویتامین A این لک ها گسترده بوده و همراه با برجستگی های شبیه پوست مرغ ظاهر می شود. همچنین در کمبود اسید فولیک ، کمبود اسید اسکوربیک (ویتامین C) و در انواع کم خونی ها نیز لک های مشابه دیده می شود.
    ? لک در اثر مصرف بعضی داروها :
    مصرف بعضی داروها از قبیل کلرپرومازین، دی پنیسیلامین، هیدانتوئین، داروهای ضد مالاریا و داروهای ضد سرطان باعث ایجاد لک به اشکال گوناگون به همراه علائم دیگر می شوند. مصرف طولانی مدت قرص ماینوسیکلین در درمان جوش و غرور جوانی، باعث تیرگی پوست در نواحی جوش های ملتهب و قرمز می شود.
    ? لک ناشی از التهاب پوست:
    این نوع لک پس از التهاب های پوستی در اثر بیماری هایی مثل لیکن پلان (بیماری التهابی پوست و دهان)، لوپوس اریتماتویا (بیماری التهابی بافت همبند پوست)، بعد از سوختگی پوست در اثر آفتاب سوختگی یا سوختگی خفیف با عوامل دیگر، جوش غرور جوانی دست کاری شده، سائیدن پوست برای برطرف کردن اسکار(جای زخم) و فرو رفتگی پوست در همان محل ایجاد می شود.
    این لک ها در نژادهای تیره و افراد سبزه شایع تر است و بیشتر در نواحی باز بدن مثل صورت رخ می دهد. همچنین ضربه به پوست، محکم کشیدن کیسه و لیف زبر در حمام یا مالش پوست ران ها روی یکدیگر هنگام راه رفتن در افراد چاق، می تواند باعث ایجاد لک در همان محل شود.
    ? لک ناشی از بیماری ها:
    لک در اثر بیماری هایی مثل آسم ، نارسایی کبدی و کلیوی که در زمان حملات آسماتیک، تیرگی منتشر پوست برای سه تا چهار روز ممکن است وجود داشته باشد.
    همچنین در روماتیسم و نارسایی کلیه و سیروز کبدی و بعضی بیماری های دیگر تیرگی گسترده ی پوست دیده می شود.
    ? لک هایی با علل متفرقه:
    سایر علل ایجاد لک های تیره ی پوست شامل: ملانیسم یا لک ارثی منتشر بدن؛ لک اطراف دهان؛ لک اطراف چشم و لک های کوچک قهوه ای در نقاط مختلف بدن است که می تواند همراه یا بدون علایم دیگر باشند.
    عطرها و ادوکلن هایی که حاوی ?- متوکسی پورالن و برگاموت هستند، اگر پس از استعمال روی پوست در معرض نور آفتاب قرار گیرند، باعث لک های تیره در پشت گوش، گردن و صورت می شوند.
    لک های شغلی نیز در اثر تماس با ترکیبات حاوی تار مانند آسفالت و روغن های معدنی، و تماس با نور آفتاب به وجود می آیند.
    علل زیاد دیگری نیز در ایجاد لک روی صورت و بدن موثرند که به دلیل نادر بودن، ذکر آنها ضروری نیست، ولی حتما بایستی توسط پزشک در موقع مراجعه مد نظر قرار گیرد.
    ? درمان لک های قرمز
    لک های تیره ی پوست، همان طوری که گفته شد، علل مختلفی دارند که بایستی بعد از بررسی علمی علت، معاینه ی دقیق و گرفتن شرح حال از بیمار، و بعضی مواقع پس از انجام آزمایشات و حتی تکه برداری از پوست، درمان شوند.
    گاهی افراد غیرمتخصص یا آرایشگاه ها، برای درمان لک صورت، یک یا چند نوع کرم ضد لک را بدون توجه به علت آن تجویز می کنند. بعضی از این داروها تحت عنوان داروهای گیاهی، ممکن است حاوی ترکیباتی باشند که در دراز مدت برای پوست وضعیتی بوجود می آورند که حتی توسط متخصصین پوست هم غیر قابل درمان شوند.
    روش های متعددی برای درمان لک صورت وجود دارد که پزشک پس از بررسی های اولیه، از آنها استفاده می کند.
    استفاده از داروهای موضعی مثل هیدروکسین، تره سنیونین، اسیدهای آلفا هیدروکسی، اسید کوجیک، اسید آزلاتیک و کراترکسی ها مثل اسید ساسبک، اسید لاکتیک؛ و نیز روش های درمانی مانند پلیگیک های شیمیایی مثل TCA ، فنول، محلول جستر و پا ارم بریزن، کوتر کرایو؛ و به کارگیری لیزرهای اربیوم یاک، لیزر CO? و لیزر روبی مواردی هستند که پزشک با توجه به وضعیت بیمار، نوع لک و علت آن، برای درمان از آنها استفاده می کند.

    منبع:

    دکتر محمد علی نیلفروش زاده- متخصص پوست، مو و زیبایی
    سازمان تبلیغات اسلامی استان خوزستان

     




  • محمدعلی مقامی ( جمعه 88/6/6 :: ساعت 2:27 عصر)

  • به نام خدا

    پیشگیری از شایع ‌ترین حساسیتهای فصل بهار

    منبع:سایت مقالات علمی ایران

     

     

    فصل بهار همواره زمان آغاز حساسیتهای فصلی مانند تب یونجه است که درمان این بیماری‌ها هرچه زودتر شروع شود فرد رنج و ناراحتی کمتری را تحمل خواهد کرد.
    تب یونجه به لحاظ اینکه به هنگام گرده افشانی گیاهان در فصل تابستان و بهار بروز می‌کند رینیت آلرژی فصلی نیز نامیده می‌شود.
    رینیت آلرژی فصلی زمانی بروز می‌کند که یک ماده حساسیت زا باعث تحریک و التهاب جدار ظریف و حساس داخل چشمها و بینی می‌شود.
    ? ???درصد از مردم به رینیت آلرژی فصلی مبتلا می‌شوند که از این تعداد ??? درصد علایم طولانی، ? ??درصد علایم فصلی طولانی و ? ??درصد تنها علایم فصلی دارند.
    شیوع این بیماری همانند آسم و اگزما روبه افزایش است و زمینه ارثی دارد، و بر اثر ورود گرده گیاهان به چشمها و مجاری تنفسی بروز می‌کند.
    این بیماری از اوایل بهار تا اواخر تابستان بسته به نوع گرده‌هایی که فرد به آنها حساسیت دارد بروز می‌کند.
    گرده درختانی مانند درخت توس، زبان گنجشک، بلوط، چنار در اوایل فصل بهار باعث بروز حساسیت می‌شوند.
    گیاهان علفی و مرتعی اواسط تابستان از ماه مه (از اوایل اردیبهشت) تا ماه اوت (ماه مرداد) گرده افشانی می‌کنند. در این میان علف دم روباهی، چاودار، علف باغ، چمن، و فسکو بیشترین گرده افشانی را دارند.
    گاهی در اواخر تابستان و پاییز علفهایی مثل گزنه، ترشک، برنجاسف، و بارهنگ می‌توانند باعث بروز رینیت آلرژی فصلی شوند.
    این بیماری در خانواده‌هایی که مستعد حساسیت هستند بروز می‌کند و معمولا در اوایل دوران نوجوانی آغاز و در دهه ? ???سالگی به اوج خود می‌رسد.
    مهمترین علایم حساسیت شامل عطسه مکرر، آبریزش شدید از بینی، خارش یا آبریزش از چشمها، خارش گلو و گوش و کام، از دست دادن قدرت تمرکز حواس، احساس ناراحتی و بیماری عمومی ، است.
    مفیدترین درمانها برای مبارزه با رینیت آلرژی فصلی عبارت است از :
    - قرصهای آنتی هیستامین و افشانه‌های بینی که به تسکین آبریزش بینی، عطسه، خارش گلو و آبریزش و خارش چشمها کمک می‌کند.
    - افشانه‌های بینی ضدالتهابی و قطره‌های بینی که التهاب داخل بینی را کاهش می‌دهند.
    - افشانه‌های ضدآلرژی بینی و قطره‌های چشمی که بر روی بینی و چشمها موثر است و از ایجاد تحریک توسط ماده آلرژی زا جلوگیری کمک می‌کند.
    - درصورتی که انسداد و گرفتگی بینی وجود نداشته‌باشد، افشانه‌ها و قرصهای دکونژستان چندان کمکی نمی‌کنند.
    - یک قطره چشمی به نام ?" olopatidine?اولوپاتیدین" ظاهرا در رفع علایم و کنترل آلرژی چشم بسیار موثر است.
    - چنانچه با وجود مصرف دارو علایم بیماری برطرف نشود، ایمنی درمانی گرده گیاهان می‌تواند موثر باشد. در این روش طی یک دوره سه ساله مقادیر اندکی از گرده گیاه به فرد تزریق می‌شود تا با ایجاد تحمل ایمنی، آلرژی درمان شود.
    ? برخی اقدامات اولیه برای اجتناب از گرده گیاهان:
    ? به زمان گرده افشانی گیاهان و تعداد گرده‌ها توجه داشته باشید و درصورتی که تعداد آنها زیاد است تا حد امکان در منزل بمانید.
    ? برای جلوگیری از ورود گرده گیاهان به چشمها، عینک آفتابی به چشم بزنید.
    ? شستشوی بینی با آب نمک یا استعمال اندکی وازلین در داخل بینی شدت علایم را کاهش می‌دهد.
    ? وقتی داخل خودرو نشسته‌اید شیشه‌ها را بالا بکشید و از یک فیلتر گرده گیاهان در قسمت هواکش خودرو استفاده کنید.
    ? در و پنجره اتاق خواب را در اواسط صبح و اوایل شب زمانی که میزان گرده‌ها در بالاترین حد است ببنید.
    ? از رفتن به مکانهایی مثل پارکها یا مزارع بخصوص در اوایل شب که تعداد زیادی گرده بر روی زمین ریخته است خودداری کنید.
    ? بر روی چمنهایی که به تازگی کوتاه شدند ننشینید و برای انجام چمن زنی باغچه منزل خود از فرد دیگری کمک بگیرید.
    ? پیشگیری:
    انجام آزمایشهای آلرژی می‌تواند موادی را که فرد به آنها حساسیت دارد مشخص نموده و سپس اقدامات عملی برای اجتناب از نوع گرده‌ای که بیمار به آنها حساسیت دارد به عمل آورد.
    ? سندرم آلرژی غذایی:
    برخی مبتلایان به تب یونجه با خوردن انواعی از میوه‌جات، سبزیجات و آجیل دچار آلرژی غذایی می‌شوند. این نوع آلرژی سندرم آلرژی غذایی- گرده نیز نامیده می‌شود.
    اینگونه بیماران معمولا اوایل بهار دچار تب یونجه می‌شوند و سپس با خوردن میوه‌جات و سبزیجات کم کم دچار خارش و تورم در ناحیه دهان و گلو می‌گردند.
    کسانی که نسبت به گرده درخت توس حساسیت دارند، با خوردن سیب، هلو، هویج، گیلاس، کرفس،فندق، بادام زمینی، و گردو دچار آلرژی غذایی می‌شوند.
    کسانی که نسبت به گرده علفها حساسیت دارند با خوردن گوجه فرنگی، خربزه، و هندوانه آلرژی غذایی پیدا می‌کنند.
    افراد حساس به گرده علف برنجاسف با خوردن سیب ، کرفس و هویج دچار واکنش می‌شوند.
    کسانی که به گرده پیرگیاه آلرژی دارند با خوردن موز، خربزه و عسل حساسیت پیدا می‌کنند.
    مصرف غذاهای کنسروی یا پخته شده واکنشی ایجاد نمی‌کند و تنها به ناحیه دهان و گلو محدود می‌ماند.
    در آلرژی لاتکس یا شیره گیاهی کسانی که به این ماده حساسیت دارند با خوردن میوه‌هایی مثل آوکادو، موز، بلوط و کیوی دچار آلرژی می‌شوند.

    منبع:

    سایت پزشک و آزمایشگاه




    <   <<   36   37   38   39   40   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    روز و هفته معلم گرامی باد
    یلدا به کام شما باد
    اطلاعیه
    عکس های فسای قدیم-
    حیوانات و مدرنیته
    توهم و تخیل
    توجه
    [عناوین آرشیوشده]