به نام خدا تأثیر مکتب تشیّع و زن ایرانى(قسمت اول)
منبع مورد استفاده وبلاگ:پایگاه اطلاع رسانی حوزه توضیح:به علت محدودیت میزان ارسال مطلب در هر پست،این مقاله به قسمتهای 1و 2 تقسیم شده است.
منابع مقاله: مجله معرفت، شماره 67 ، رضا رمضان نرگسى؛
مقدمهدر شکلدهى هویّت زن ایرانى، عوامل متفاوتى دخالت داشتهاند که از جمله اینها، مىتوان به عوامل طبیعى (محیط جغرافیایى)، عوامل فرهنگى و اجتماعى، مثل احکام، عقاید و باورها، آموزههاى دینى و آداب و رسوم قبیلهاى اشاره کرد. کتابهاى زیادى نیز به توضیح و شرح بسیارى از این عوامل پرداختهاند. در مراجعه به کتابها، اثرى که اختصاصا به بررسى نقش آموزههاى شیعى در زنان ایرانى پرداخته باشد، یافت نشد و حتى مقالهاى تحت این عنوان به دست نیامد. بدینروى، براى رفع این نقیصه، در این مقاله تلاش شده است تا نقش مکتب تشیّع بر زنان ایرانى در حد مقدور و به اختصار (در حد یک مقاله) شرح داده شود. براى انجام این کار، ابتدا به اجمال وضع ایران و زنان ایران پیش از رسمیت یافتن مذهب تشیّع تصویر شده و سپس تغییراتى که در نتیجه رسمیت یافتن مذهب تشیّع در ایران و در وضعیت زنان ایرانى روى داده است، به اختصار مورد بررسى قرار مىگیرند. اما به دلیل آنکه یکى از شاخصههاى اختصاصى مکتب تشیّع برگزارى مراسم عزادارى ائمّه اطهار علیهمالسلام و مجالس روضهخوانى مىباشد، در این مقاله سعى شده است تا با تأکید بر نقش مجالس روضه خوانى در شکلگیرى شخصیت و هویّتبخشى به زنان معاصر پرداخته شود. دورنمایى از وضعیت زنان ایران پس از اسلام تا پیش از عصر صفویه هرچند سرتاسر ایران تا سال 89 هجرى به تصرف مسلمانان درآمد، ولى تا قبول اسلام از طرف همه ایرانیان سالیان زیادى به طول انجامید؛ زیرا پرداخت جزیه، آزادى اعمال دینى ساکنان زرتشتى، مسیحى و یهودى ایران زمین را تضمین مىکرد. بنابراین، دین اسلام به تدریج زرتشتىگرى را طرد کرد، بخصوص در زمان خلفاى اموى (41ـ132ه.ق) که اسلام به کندى و سستى در ایران رواج یافت و حتى در قرن چهارم هجرى، هنوز عده کثیرى زرتشتى در ایران مىزیستند.(1) بنابراین، ایرانیان مسلمان، مسلمانان صدر اسلام را درک نکردند، بلکه اسلامى که به ایرانیان عرضه شد، اسلام اموى ـ عباسى بود. در دوره بنىامیّه، بزمآرایى و بادهپیمایى رواج گرفت. مخنّثان، که رابط بین مردان و زنان بودند، در شهرها فزونى یافتند و غزلسرایى و اظهار عشق بسیار شد. این درحالى است که در صدر اسلام، که هنوز اعراب از باده تنعم و پیروزى سرمست نشده بودند، حتى گرد کعبه، زن و مرد با هم اداى حج مىکردند و در انجام این کار، عیبى نمىدیدند، اما همینکه زندگى تجمّلى میان عربها معمول شد و مردان کنیزان فراوان به خانه آوردند، در حقیقت به حیثیت و مقام زن در جامعه لطمهاى جبرانناپذیر وارد آوردند و عملاً فساد و خیانت را رواج دادند. جرجى زیدان تغییر وضع و موقعیت اجتماعى زنان را در آن روزگار معلول کاهش عفّت و غیرت و زیاد شدن کنیزان و غلامان و بادهپیمایىها و عیّاشىها و هرزگى مفرط بعضى از خلفا دانسته است.(2) برخى بزرگان و فرمانروایان مانند ابن طولون، تصویر محبوبههاى خویش را بر دیوار تالارهاى پذیرایى ترسیم مىنمودند. البته فرمانروایان خردمند در ابتدا با اینگونه اعمال مخالف بودند و تا مىتوانستند، ممانعت مىکردند، اما همینکه از مقاومت عاجز ماندند، مالیاتى بر اعمال منافى عفّت وضع کرده، آن را مانند کسبهاى دیگر آزاد گذاردند.(3) در ایران وضع و موقعیت زنان در همه جا یکسان نبود. آنانکه از ثروت بهرهاى داشتند، مرفّه، ولى در کنج خانهها محبوس بودند؛ و آنان که در فقر مالى بودند، براى کمک به درآمد زندگى، همدوش مردان تلاش مىکردند. در هر دو حال، زن آنچنان فعالیت اجتماعى و سیاسى نداشت و بیشتر به کارهاى منزل و نگهدارى فرزندان مىپرداخت.(4) هرچند زنان عالمه را، که به علم و دانش و قدرت و شجاعت شهرتى داشتند، نمىتوان انکار کرد، اما این امر عمومیت نداشت. در دوران چند صد ساله ظهور اسلام تا عصر صفوى، اقوام و سلسلههاى متفاوتى، اعم از فارس و ترک و مغول، بر ایران حکومت کردند، اما یک اصل در همه اینها مشترک بود و آن اینکه کلیه اقوام و قبایل خارجى، که در طول تاریخ ایران پس از اسلام به این سرزمین حملهور شده، زمام امور سیاسى را در دست گرفتند، به تدریج آداب و سنن قومى خود را از کف دادند و با مختصات فرهنگ و تمدن ایران مأنوس شدند؛ چنانکه ـ فىالمثل ـ مقام و موقعیت زن سلجوقى با تکامل زندگى بادیهنشینى به شهر نشینى، تغییر یافت. زنان این قوم طبق نوشتههاى مورّخان، در دوران زندگى بادیهنشینى چادر نداشتند و هنگام بروز جنگ، مانند مردان، به یارى پدران یا شوهرانشان با دشمن مىجنگیدند. ولى پس از آنکه ترکان سلجوقى بر مسلمانان ایران فایق آمدند، خواه ناخواه تحت تأثیر فرهنگ و تمدن کشور اسلامى ایران قرار گرفتند و دیرى نگذشت که تحت تأثیر محیط جدید و با قبول مذهب اسلام، سنن و عادات دیرین خود را فراموش کردند(5) و این از غناى فرهنگى ایرانیان و ضعف فرهنگى اقوام مهاجر بود، بخصوص که پس از ورود اسلام به ایران، فرهنگ ایرانى از غناى بیشترى برخوردار شد. ویژگی مشترک جامعه ایرانی در ادوار گوناگون ویژگى عمومى جامعه ایرانى در قبل و بعد از صفویه به این صورت بود که شیوه زندگى مردم و موءمنان از یک سو، تابع شرایط طبیعى (جغرافیایى) محیط و از سوى دیگر، عرف و عادات، آداب و رسومى که به شدت متأثر از احکام دینى بود، شکل مىگرفت و علم فقه نقشى کاملاً اجتماعى بر عهده داشت. بنابراین، دین رابطه میان ساختار فرهنگى، اجتماعى و حتى سیاسى را معیّن مىکرد،(6) به گونهاى که حتى آداب و رسوم قبیلهاى اقوام مهاجم، مهاجر و اقوام بومى ایران تغییر کرد و رنگ و بوى اسلامى به خود گرفت. رسوماتى که بعضا سابقه تاریخى آنها به چند هزار سال نیز مىرسید، به دلیل همین اصل، تقریبا شبیه به هم مىباشند؛ مانند وضع پوشش زنان و مراسم ازدواج در بیشتر نقاط ایران با وجود اختلاف زبان و قومیّت. تغییرات فرهنگى جامعه زنان پس از عصر صفویه براى بررسى تغییرات عمده فرهنگى پس از صفویه، که در جامعه زنان کشور روى داده است، ابتدا باید چگونگى رواج مذهب تشیّع و مؤلّفههاى آن را شرح داد و سپس به تأثیر بعضى از عناصر فرهنگ تشیّع در فرهنگ عمومى زنان پرداخت: روى کارآمدن صفویان صرفا یک دگرگونى سیاسى یا تعویض قدرت سیاسى خاندان حاکم بر ایران نبود. از دیدگاه تاریخ سیاسى ایران، دست کم در ایران پس از اسلام، معمولاً در جابهجایى قدرت از فردى به فرد دیگر و حتى از خاندانى به خاندان دیگر، در ساختار مذهبى، فرهنگى و دیوانى تغییرى روى نمىداد؛ زیرا حکّام بعدى ادعاى فرهنگى ویژهاى نداشتند، بلکه تنها هدف آنها کسب قدرت سیاسى بود(7)، اما با روى کارآمدن صفویه، همه بنیانهاى فرهنگى کشور دچار تغییر شد؛ زیرا پیش از هر چیز، دعاوى فرهنگى خاص است که سلسله صفویه را از سلسلههاى پیشین جدا مىکرد. با به دست گرفتن قدرت توسط شاه اسماعیل اول و اعلان رسمیت مذهب تشیع به عنوان آیین ملّى کشور، به یکباره مکتب تشیّع، دین رسمى کشور شد. اما تا ریشه دواندن این فرهنگ در عمق و جان مردم و آشنایى مردم ایران با آموزههاى شیعهگرى مدت زمانى به طول انجامید؛ زیرا هنگامى که مذهب اثنىعشرى به عنوان مذهب رسمى کشور اعلام شد، «صفویان با این مشکل روبهرو شدند که مردم از احکام تشیّع اثنى عشرى از مسائل مذهب حق جعفرى و قواعد ائمّه اثنىعشرى آگاهى نداشتند؛ ... زیرا از کتب فقه امامیه چیزى در میان نبود»(8)، به طورى که براى ترویج این مذهب، با کمبود یا فقدان علما و کتب دینى مواجه شدند. بنابراین، تلاش کردند تا «دانشمندان عرب شیعه را از هر جا که امکان داشت، به ایران آورند. این علما از دو ناحیه به ایران مىآمدند: یکى بحرین و دیگرى جبل عامل در سوریه.»(9) با ورود علما به ایران، تبلیغات براى پیشرفت مذهب تشیّع نیز گسترش یافت و به تبع آن، عناصر فرهنگ تشیّع نیز گسترش یافتند که از جهات گوناگون شایسته بحث و بررسى مىباشد. یکى از این عناصر فرهنگى خاص، که تأثیر شگرفى بر فرهنگ عمومى زنان ایران گذاشت، به طورى که در شناخت هویّت زن ایرانى معاصر، این عنصر را همواره باید مدّ نظر قرار داد، مسأله عزادارى براى امام حسین علیهالسلام و برپایى مجالس روضه خوانى بود. هرچند سوگوارى براى امام حسین علیهالسلام از مدتها قبل ـ از زمان ائمّه اطهار علیهمالسلام ـ کم و بیش به صورت پنهانى و نیمه پنهانى وجود داشت و در زمان سلاطین آل بویه (در سال 334 ه. ق و 963 م) نیز وسعت یافت و از دایره تنگ نوحهسرایى در خانهها و مجالس خصوصى به بازارها و خیابانها و مراسم سینهزنى و مانند آن مبدّل گردید،(10) اما هیچگاه تا پیش از روى کارآمدن صفویه، به صورت یک نهاد اجتماعى قدرتمند درنیامد. با رفتن سلسله آلبویه، این سنّتها نیز رو به اضمحلال نهادند و با روى کار آمدن سلجوقیان بکلى پایان یافتند.(11) بنابراین، با تغییر سیاست حکومتهاى محلى، که در مناطق گوناگون ایران حکومت را به دست مىگرفتند، تغییرات و دگرگونىهایى از نظر قوّت و ضعف، در مسأله اقامه عزادارى بر امام حسین علیهالسلام روى مىداد.(12) اما روى کار آمدن صفویه و تشکیل یک دولت مرکزى مقتدر و اهتمام و کوششى که در برگزارى عزاى حسینى در داخل و خارج، در خانهها، مساجد، تکیهها، معابد و بازار داشتند،(13) موجب شد تا عزادارى امام حسین علیهالسلام به صورت یک نهاد اجتماعى درآید؛ به این معنا که پس از اضمحلال سلسله صفویه نه تنها این سنّت از بین نرفت، بلکه روز به روز بارورتر و تنومندتر شد و اگر در روز اول، کارکردى جز احیاى عزادارى و سوگوارى نداشت، به مرور ایّام کارکردهاى دیگرى به آن اضافه شدند. تاثیر مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام بر هویت زن ایرانی بررسى این تأثیر در دو موضوع حایز اهمیت است: اول. مجالس عزادارى سالار شهیدان کارکردهاى گوناگونى همچون تعلیمى، انسجام بخشى، شورآفرینى و سوگوارى داشته است که در این میان، کارکرد تعلیمى آن مورد بحث است. ابتدا کارکرد تعلیمى مجالس محرّم و صفر چندان وسیع نبود؛ یعنى نوحهسرایان ، شاعران و مدیحهگران معمولاً به اطلاعرسانى در مورد حادثه کربلا و حداکثر حوادث کوفه وشام و مدینه اکتفا مىکردند و تلاش در زنده کردن و زنده نگهداشتن اصل مراسم عزادارى محرم و صفر بود، به گونهاى که از سال 334 ه. ق در روز «عاشورا» زنها از خانه بیرون مىآمدند، سیلى به صورتشان مىزدند و بر امام حسین علیهالسلام نوحهسرایى مىکردند و این عادت هر سال در این روز (تا اواسط قرن ششم) استمرار داشت.(14) اعلان سیاهپوشى در دهه اول محرّمالحرام مهمترین سنّتى بود که «معزالدوله بویهى اول» آن را رسم کرد و این عادت مشهورترین عادات شیعه شد.(15) همچنین زنها شبانه و مردان روزها با سر و پاهاى برهنه براى عزادارى بیرون مىآمدند و با تعزیت به همدیگر، تحیّت و سلام مىکردند و براى حادثه غمبار کربلا محزون مىشدند.(16) یا وقتى دعبل خزاعى اشعارش را در رثاى آن بزرگوار مىخواند، به وضوح پیداست که تلاش دارد تنها عمق فاجعه را به حضّار نشان دهد. اما در عصر قاجار، بخصوص اواخر عصر قاجار تا عصر حاضر، تغییرات عمدهاى در مجالس عزادارى داده شد. یکى از آن تغییرات اطلاعرسانى و تبلیغ عمومى دین، اعم از احکام و فقه، کلام و سایر معارف دینى در مجالس عزادارى است. یکى از دلایل این امر مىتواند این باشد که در یکى دو قرن اخیر، مدّاحان و شاعران از روضهخوانها و وعاظ تمایز یافتهاند؛ یعنى اگر در قرون اولیه، دعبل هم شاعر بود، هم خواننده شعر و هم مصیبتخوان، امروزه این وظایف تقسیم شدهاند و هرکسى کار معیّنى انجام مىدهد. از اینرو، وعاظ فرصت بیشترى دارند تا معارف دینى را به عزاداران بیاموزند و مدّاحى و نوحهسرایى را به مدّاحان و نوحهسرایان واگذار کنند. همچنین به موازات پیشرفتهاى جهانى دو قرن اخیر، انتظارات مستمعان نیز بیشتر شده و وعّاظ هم مایلند تا از این فرصت، در تبلیغ دین به بهترین وجه استفاده کنند. بنابراین، مىبینیم که در مجالس وعظ، بعضا مطالبى عنوان مىشدند که اصلاً ربطى به حادثه کربلا نداشتند و چه بسا مسائل روز در مجالس وعظ طرح و عنوان مىگردیدند. براى نمونه، مىتوانید به روزنامه الجمال، که متن سخنرانىهاى سید جمال الدین واعظ اصفهانى را در سالهاى 1323 و1324 ه.ق در تهران چاپ مىکرد، مراجعه کنید. دوم. شرکت انبوه زنان ایران، بخصوص شهرها، در مجالس روضهخوانى از دوره قاجار به بعد است. هرچند زنان ایرانى در همه ادوار علاقهمند شرکت در مجالس وعظ و سخنرانى و پىگیرى امور اجتماعى بودهاند، اما شرکت زنان در اینگونه مجالس در قرون گذشته، با مشکلات زیادى همراه بوده است؛ چنانکه اسرارالتوحید در مورد مجلس وعظ ابوسعید ابوالخیر مىنویسد: «... در همان زمان، دختر استاد بوعلى دقاق، کدبانو فاطمه، که در حکم استاد امام ابوالقاسم قشیرى بود، از استاد امام ابوالقاسم دستورى خواست تا به مجلس شیخ ما بوسعید برود. استاد امام در آن ایستادگى مىنمود و اجازت نمىکرد. چون به کرات بگفت، استاد گفت: دستورى دادم، اما متنکروار و پوشیده شو و "ناونه" ـ به زبان نیشابوریان، یعنى: چادرشب کهنه ـ بر سر افکن تا کسى ظن نبرد که تو کیستى. کدبانو فاطمه چنان کرد و چادرى کهنه بر سرگرفت و پوشیده به مجلس شیخ ما آمد و در میان زنان، بر بام نشست.(17) همچنین در مورد شرکت در مجلس شیخ، چنان نبود که مسجدى یا خانهاى باشد و نیمى مردان و نیمى زنان یا تمامى آن مجلس را زنان تشکیل دهند، بلکه معمولاً مجلس براى مردان برگزار مىشد. اسرارالتوحید مىنویسد: زنان براى شنیدن سخنان ابوسعید در پشت بامها ازدحام کرده بودند.(18) اما پدیده جالبى که در دوره قاجار با آن مواجه هستیم، عبارت است از: ارزشمند شدن شرکت زنان در مجالس روضهخوانى و به تبع آن، هجوم زنان به این مجالس و همچنین کثرت برگزارى اینگونه مجالس در منازل؛ چنانکه کسروى مىگوید: در محرّم سال 1324 در تبریز، علاوه بر مساجد و تکایا، از هر ده خانه، در یک خانه مراسم عزادارى برپا بود.(19) مستوفى شرکت زنها در مجالس روضهخوانى را چنین توصیف مىکند: «فعّالترین بُعد حضور اجتماعى زنان در دوره قاجار شرکت در مراسم عزادارى ماه محرّم، روضهخوانى و نمایشهاى تعزیه بود. لازم به ذکر است که این مراسم در آن دوره، مدت زمان بیشترى را در برمىگرفت.(20) در دروه قاجار در تهران ، در هر محله و بر سر هر گذرى، تکیهاى وجود داشت که مردم در ماههاى محرّم و صفر به برپایى مراسم روضه خوانى در آن مىپرداختند. بهترین و مفصّلترین مجالس روضهخوانى ماه محرّم در مسجد حاج شیخ عبدالحسین برگزار مىگردید که گاه جمعیت شرکتکننده در آن، متجاوز از دههزار زن و مرد مىشد.(21) در بررسى منابع تاریخ معاصر، بارها به مسأله حضور فعّال زنان در چنین مراسمى برخورد مىکنیم؛ مثلاً، مهدى قلى خان هدایت چنین گزارش مىدهد که «در تکیه دولت، اطراف سکو از زنها پُر مىشد؛ قریب شش هزار نفر. مردها به علت کثرت جمعیت زنان، بدان راه نمىیافتند.»(22) همچنین طبق منابع موجود، این نکته مسلّم است که شرکت انبوه زنان در مجالس روضه و مراسم عزادارى، تنها به تهران و «تکیه دولت» اختصاص نداشت.(23) همچنین اختصاص به محرّم و صفر نیز نداشتند، بلکه در شبهاى جمعه و وفیات و براى اداى نذر نیز برگزار مىشدند. کسب اجر اخروى، براى توبه از معاصى ، افزودن بر اطلاعات دینى، دیدن رجال سیاسى، روحانیان، مراجع بزرگ و شنیدن مواعظ آنها در کنار محظوظ شدن از لذت حضور در جمع، و مشارکت در طبخ غذا و تناول آن نیز از انگیزههاى کوچک و بزرگى بودند که به حضور زنان در این مراسم قوت مىبخشیدند.(24) در نتیجه این دو موضوع، درست در زمانى که به قول على اصغر شمیم، «زن در خانه زندگى مىکرد و تقریبا هیچگونه ارتباطى با خارج از محیط خانواده نداشت»(25)، حوادث تاریخى مهمى، اعم از مشارکت سیاسى و مبارزات سیاسى از زنان ایران در تاریخ ثبت گردیده و این در حالى است که هنوز مدارس امروزى دختران دایر نشده بودند و زنان تقریبا به اتفاق، از نعمت خواندنونوشتنمحرومبودندوحجابنیزبهشدتتماممراعاتمىشد. توضیح مطلب آنکه در دوران قاجار، بخصوص در عصر حکومت ناصرالدین شاه، تهران مکرّر شاهد تظاهرات دستهجمعى زنان در سالهاى 1277 ه.ق، 1302 ه.ق(26) و مهمتر از همه اینها «قیام تنباکو» در سال 1309 ه.ق بود.(27) عین ماجرارا تاریخدخانیه شیخ حسنکربلائىچنیننقل مىکند: «به دنبال حکم ناصرالدین شاه به آیةالله میرزاى آشتیانى در روز یکشنبه دوم جمادى الثانى 1309، مبنى بر اینکه یا حکم تحریم آیةالله میرزاى شیرازى را لغو کنید یا اینکه تهران را ترک نمایید، میرزاى آشتیانى تصمیم گرفت که فرداى آنروز (دوشنبه سوم جمادى الثانى) تهران را به مقصد عتبات عالیات ترک نماید. این خبر در شهر پخش شد و صبح روز دوشنبه، مردم دسته دسته رو به محله سنگلج ... روانه شدند. هنگام ظهر زنان نیز دسته دسته و فوج فوج جمع آمده، جمعیت زنان نیز انبوه شد. پس از این اجتماع، اول کار زنان این بود که روانه بازارها شدند. هر دکان را گشوده دیدند، خواهى نخواهى بستند، تا به جایى که در تمامى شهر به این عظمت، یک باب دکان دیگر گشوده نماند. این جمعیت زنان با آن همه انبوهى و کثرت، پس از فراغت جستن از این کار، تماما سرها را از روى چادرها لجن گرفته و...»(28) تیمورى این صحنه را چنین وصف مىکند: «جمعیت زنان با روبند سفید و چاقچور، که اغلب سر خود را لجن مالیده و شیون و ناله مىکردند و "یا حسین"، "یا حسین" مىگفتند، بسیار دلخراش بود.»(29) کربلائى در ادامه مىنویسد: همین قدر در شرح عظمت این هنگامه مىتوان گفت که این چنین شورش و غوغاى عظیمى را پیش از آن که به عیان آید، هیچ وهمى نمىاندیشید. این جمعیت زنان، که در هنگامهجویى پیش آهنگ شورشیان بودند، نخست طرف خطابى را که در نظر خود معیّن داشتند به اسم «شاه باجى»، «شاه باجى سبیلو» مخاطب ساخته،... یک مرتبه صداى «یا على» و «یا حسین» از تمامى این همه مخلوق بلند شده... از این چنین هنگامه عظیمى، که دفعتا در میدان ارک ]سلطنتى] برپا گردید، تمامى اجزاى دولت خاصه [اهل[ حرمسراى سلطنتى را وحشت و دهشت عظیمى فراگرفته، از صدر تا ساقه، مضطرب و پریشان شدند... در ضمنِ هر فصلى نیز فریادهایى بدین مقوله بلند بود که اى خدا! مىخواهند دین ما را از بین ببرند، علماى ما را بیرون کنند تا فردا عقد ما را فرنگیان ببندند، اموات ما را فرنگیان کفن و دفن کنند، بر جنازه ما فرنگیان نماز گزارند... بالجمله، جمعیت زنان پس از این هنگامه، از ارک مراجعت نموده، به مسجد شاه رفتند. مصادف افتاد که در آن هنگامه، آقاى امام جمعه در بالاى منبر مشغول وعظ [بر علیه نهضت تحریم میرزاى شیرازى ] و تهدید مردم بودند، به خیال اینکه شاید اینگونه فتنه عظیم را به پارهاى تهدیدات بتوانند فرونشانند، جمعیت زنان هجوم آورده، همین که از وضع صحبت آگاهى یافتند، یکدفعه آغاز فریاد و فغان کرده، آنجا نیز به تفصیلى که شرح دادنى نیست، قیامت کردند... واعظ بىچاره را به افتضاح هرچه تمامتر، از منبر به زیر آورده و از آنجا دوباره به ارک مراجعت نمودند. جمعیت مردم به حدى شد که تمام کوچه و بازارها تا میدان ارک یک وصله پیوسته زن و مرد بود. راه عبور و مرور از کوچه و بازارها بالمرّه مسدود گردید. فریاد و افغان «واشریعتاه» و «وااسلاماه»، «یا على» «یا حسین» از تمامى این همه مخلوق پیوسته بلند بود. تمامى شهر به این عظمت را چنان ضجّه [و ناله] و غلغله و شور و شیون فرا گرفته بود که به وصف نتوان درآورد.(30) لازم به یاداورى است که این تحرّک سیاسى منحصر به زنان پایتخت نبود، بلکه نمونههاى مشابهى از اصفهان(31) و تبریز(32) نیز گزارش شدهاند.نکات مهمى که تقریبا در همه موارد اجتماع زنان مشترک بودند عبارتند از: 1. اصل رعایت حجاب کامل سنّتى ایرانى به صورت چادر، روبند (پوشش تمامى اعضاى بدن، حتى وجه و کفین)؛ 2. استفاده از شعارهاى اسلامى «یا على» و «یا حسین»؛ 3. فریاد «وااسلاماه» سردادن (درد دین داشتن)؛ 4. دفاع از علما و روحانیت.(33) جالب این جاست که روشنفکران عصر ما در توجیه این وقایع تاریخى، راه به خطا رفته و سعى مىکنند با الگوهاى غربى این وقایع را توجیه کرده، همه موارد شبیه این را با یک چشم نگاه کرده، براى همه امراض نسخه مشابه بنویسند؛ مثلاً خسرو معتضد و نیلوفر کسرى در تحلیل حوادث مزبور مىگویند: با پیشرفت زمان و روشن شدن اذهان مردم، مردان و زنان روشنفکر و آزاداندیش جامعه به اهمیت نقش زنان در پیشبرد فعالیتهاى اجتماعى و مسؤولیت خطیر خود در تکوین جامعه، روشنتر و زیبندهتر پى بردند. با افزایش هوشیارى اجتماعى و آشنایى با علوم جدید و اصطلاحات هرچند کوچک، که در این دوران صورت گرفت ...، افزایش رفت و آمدهاى خارجىها به ایران و آشنایى با شیوه زیستى بانوان ایشان... بر اهمیت اثر زنان در ایجاد جامعه فعّالتر اذعان نمودند.(34) این جملات اگرچه براى محافل سرّى و اتحادیه غیبى نسوان(35) یا زنان دربارى مثل تاجالسلطنه(36) و در خصوص بانوان پس از کشف حجاب رضاخان صادق هستند، اما نمىتواند وقایع پیش از مشروطه، بخصوص وضعیت زنانى را که درد دین داشتند و تنها براى دفاع از اسلام و علماى دین قیام کردهاند، توجیه کند. اشتباه عمدى یا سهوى دیگر روشنفکران این عصر آن است که برخى حوادثى را که به زنان مربوط مىشود و آنان به انگیزه غیردینى به میدان مىآیند، مثل حادثه قحطى نان در سال 1277 که زنان تظاهرات کرده بودند و ناصرالدین شاه هنگام بازگشت از شکار، با انبوهى چند هزار نفرى از زنان روبهرو شد،(37) اینگونه حوادث را با آب و تاب شرح و تفصیل مىدهند، اما وقتى نوبت به مواردى مىرسد که تنها انگیزه قیام زنان درد دین بوده است، با شتاب هرچه تمامتر، فقط به ذکر گوشههایى نارسا اکتفا مىنمایند. بقیه مقاله را در قسمت دوم بخوانید. |
به نام خدا انسان و امتحان هاى الهىمنبع استفاده این وبلاگ:پایگاه اطلاع رسانی حوزه
منابع مقاله: فصلنامه ندای صادق، شماره 16، صادق زاده قمصری، فاطمه؛
چکیده: |
بسم الله الرحمن الرحیم الغذاء قبل الدواء - اللوبیاء دار الحیاة ، السعودیه الأحد, 6 سبتمبر, 2009 تنتمی اللوبیاء الى عائلة الفاصولیاء والفول والبازیلاء، وتعرف فی بلاد الشام والعراق ومصر باسم «لوبیا»، وکان العرب یطلقون لفظ لوبیا على أنواع عدة من النباتات المتقاربة فی الجنس، وفی بلاد فارس یسمونها «لووبا»، وعند الفراعنة کانت تسمى «دجر». ویقال ان الموطن الأصلی للوبیاء هو وسط أفریقیا، وزرعت فی جنوب شرقی آسیا قبل اکثر من 2000 عام، ووصلت الى الهند الغربیة فی القرن السابع عشر والى الولایات المتحدة فی القرن الثامن عشر. وصفت اللوبیاء فی الطب القدیم العلاجات شتى، وقیل عنها انها تدر البول والحیض، وتنفع فی أوجاع الکلى والظهر والصدر والرئة. ایضاً ذکر عنها انها تخصب البدن وتهیج الرغبة الجنسیة. ومشکلتها انها تولد النفخة والریاح، ویمکن التغلب على هذه المشکلة بأکلها مع الکمون والفلفل والصعتر والزیت والخردل. أما القیمة الغذائیة والشفائیة للوبیاء فهی على الشکل الآتی: - فقیرة بالطاقة، لأنها فقیرة بالمواد الدهنیة وتحتوی على نسبة عالیة من الماء. فمئة غرام من اللوبیاء تعطی حوالى 30 سعرة حراریة، ما یجعل منها غذاء مهماً فی اطباق الریجیمات المخسسة للوزن. - غنیة بالبروتینات، ولکن هذه ناقصة کونها تفتقر الى اثنین من الأحماض الأمینیة هما «المیثیونین» و «السیستیئین»، ولکنها غنیة بالحامض الأمینی «اللیزین» الذی یغیب فی الحبوب، من هنا یجری جمع اللوبیاء مع الحبوب للحصول على کل الأحماض الأمینیة اللازمة للجسم. - تحتوی اللوبیاء على کمیة معتبرة من الألیاف ما یجعلها مفیدة فی منع الإمساک وفی إثارة الشبع ومنع التهام المزید من الأکل، والحیلولة دون حدوث اضطرابات هضمیة. وتتألف ألیاف اللوبیاء من قسم مهم من ألیاف «البکتین» الذوابة الهلامیة التی تعمل على تأخیر امتصاص السکریات السریعة، کما تقوم بتکسیر جزء من الکولیسترول لیذهب مع البراز، وهذا یعنی أنها تنظم مستوى السکر وتخفض نسبة الکولیسترول فی الدم. - ان اللوبیاء مصدر ممتاز للمعادن والفیتامینات، فمئتا غرام منها تزود الجسم بحوالى نصف احتیاجاته الیومیة من الفیتامین أ، وربع ما یلزمه من الفیتامین ث فی الیوم. أیضاً هناک فیتامینات أخرى مهمة مثل ب1، ب2، ب6، ب ب، ب9. - من ناحیة المعـــادن تشتهر اللوبیاء بغناها بالبوتاسیوم والمغنیزیوم، وهذان المعدنان یشارکان مع الفیتامین حامض الفولیک (ب9) فی الحمایـــة مـــن الأمراض القلبیة الوعائیة. والى جانب البوتاسیوم والمغنیزیوم هناک الکلس الضروری للعظـــام والأسنان، والحدید المهم لصنع کریات الـــدم، ومعـــدن الزنــک اللازم لإنتاج الخلایا الجدیدة ولدعم الجهاز المناعی، والنحاس الذی یدخل فی ترکیب العدید من الأنزیمات ویساعد على استخراج الطاقة من الطعام، والفلور المهم لحمایة الأسنان من التسوس، والسیلینیوم المضاد للأکسدة الضروری لصحة القلب وعمل جهاز المناعة. - اللوبیاء غنیة بمرکبات «البولیفینول» المضادة للأکسدة التی تمارس دورها عبر اصطیاد الشوارد الکیماویة الحرة التی تجول هنا وهناک فی الجسم لزرع الشر فی أعضائه المختلفة. أخیراً، یوصى بقوة بأکل اللوبیاء طازجة، لأنه کلما خزنت فقدت قسماً مهماً من الفیتامین سی. کذلک یوصى بعدم المبالغة فی طبخ اللوبیاء لأنه یقلل من محتواها ببعض الفیتامینات والمعادن. |
بسم الله الرحمن الرحیم کوریا الشمالیة تعلن بلوغها المرحلة النهائیة من تخصیب الیورانیوم القدس العربی ،لندن الأحد, 6 سبتمبر, 2009
|
بسم الله الرحمن الرحیم تعلیمات لمرضى خشونة الرکبةموسسة تبیان الثقافیة المعلوماتیة مفصل الرکبة ، هو أکبر مفصل فی الجسم ، و هو مفصل بین أطول عظمتین فی الجسم ، و یؤدی وظائف هامة فی أغلب أنشطتنا الحرکیة مثل الوقوف و المشی و صعود و نزول السلم ..ألخ . و تؤدی الضغوط المستمرة علی مفصل الرکبة أو إصابات الرکبة أو السمنة ، و خاصة مع تقدم السن إلی خشونة الرکبة ، حیث یتحول غضروف الرکبة الناعم الأملس ، الذی یسمح بحرکة الرکبة بدون أو بأقل احتکاک و بامتصاص الصدمات إلی سطح متآکل خشن و یرق حجمه. و تتعامل عظام الرکبة مع هذه التغیرات بالنمو خاصة على أطراف العظمة ، حیث تتکون نتوءات عظمیة ، و تتکرر نوبات الألم و الالتهاب و التورم . و لحسن الحظ ، یمکن للمریض أن یساعد نفسه عن طریق اتباع التعلیمات التالیة ، التی تقلل إجهاد مفصل الرکبة ، و تمنع تزاید الخشونة و بالتالی تقلل من آلام الرکبة .
تعلیمات لمرضى خشونة الرکبة
- تجنب فترات الوقوف الطویلة ، و تکرار صعود ، و نزول السلالم ، لأن ذلک یؤدی إلى زیادة الضغوط على مفصل الرکبة ، مما یزید من خشونة الرکبة و آلامها. - تجنب ثنی مفصل الرکبة ما بعد تسعین درجة ، سواء بثنیها تحت الکرسی الذی تجلس علیه ، أو بالجلوس علی کرسی منخفض ، أو بثنیها أثناء الصلاة خاصة وضع قراءة التشهد ، حیث یجب أن تجلس علی کرسی. - تجنب بعض أنواع الجلوس الخاطئة ، مثل تربیع الساقین أو الجلوس فی وضع القرفصاء أو الجلوس علی الأرض أو الجلوس مع ثنی الساق أسفل الجسم. - تجنب استخدام الدراجة الثابتة أو المتحرکة ، حیث تؤدى إلى زیادة الاحتکاک بین الأسطح المفصلیة ، حاول أیضاً تجنب کل ما یؤدى إلى سماع صوت طرقعة من الرکبة. - المشی بانتظام ، یؤدی إلى تحسین الدورة الدمویة لغضاریف و أنسجة الرکبة ، و تقویة عضلاتها ، ولکن یجب أن یتم ذلک بدون إجهاد لمفصل الرکبة ، و فی غیر أوقات الألم الشدید ، و على أرض مستویة رخوة ، مثل تراک النادی أو الحدیقة ، و یفضل ارتداء حذاء ریاضی أثناء المشی ، و کمبدأ هام لمرضى خشونة الرکبة تحرک ، و کن نشیطاً ولکن تجنب الإجهاد . - إنقاص الوزن یؤدى إلی تخفیض الأحمال على مفصل الرکبة ، لذلک یجب الحد من النشویات و الدهون و الإکثار من الخضراوات و الفاکهة و ممارسة الریاضة. - یمکن استخدام عصا للاستناد علیها أثناء المشی لتقلیل الضغوط علی مفصل الرکبة ، حیث تمسک العصا فی الید العکسیة للرکبة المصابة ، فمثلاً عندما یکون هناک خشونة فی الرکبة الیمنی ، تمسک العصا بالید الیسرى. - عند صعود السلم استند بیدک دائماً علی مسند السلم ، و اصعد درجة درجة ، و اصعد بالساق السلیمة أولاً. - یجب أداء تمرینات ساکنة للعضلة الرباعیة للرکبة لتقویتها و تکون کالتالی : - وضع فوطة مبرومة أسفل الرکبة ، ثم الضغط علیها بالرکبة مع شد صابونه الرکبة و مشط الرجل لأعلى و الاستمرار فی هذا الوضع لأربع ثوان و الاسترخاء لأربع ثوان ، و یکرر التمرین عشر مرات. - و تدرج للتمرین السابق ، یمکن النوم على الظهر ، ثم ثنی الرکبة السلیمة خمس و أربعون درجة ، ثم رفع الساق الأخرى لنفس مستوى الساق المثنیة مع شد مشط الرجل لأعلی ، ثم الانتظار فی هذا الوضع سبع ثوان ، ثم یتم إنزال الساق و استرخاء عضلاتها لأربع ثوان أیضاً ، ثم یکرر التمرین حسب ما یطلبه منک الأخصائی ، ولکن یجب التوقف عن التمرین عندما یکون هناک ألماً شدیداً أو عندما یزید التمرین الألم بشکل کبیر. - أجلس على الکرسی ، و مد ساقک ، ثم ارفعها مستقیمة إلی مستوی الرکبة الأخرى ، و استمر فی هذا الوضع لعشر ثوان ( أو أقل إذا لم تستطع ) ، ثم انزل الساق للأرض ، و هی مستقیمة أیضاً . - حاول أن تتعلم عادة انقباض و استرخاء العضلة الرباعیة فی أی وضع أثناء الیوم ، حیث أن تکرار تنبیه العضلة ، یزید من قوتها. |
بسم الله الرحمن الرحیم عصر الفساد والدیکتاتوریة فی الغرب
صحیفه السبیل
تاریخ النشر : 27/07/2009 - 11:30 م
التقاریر التى تناولتها الصحف البریطانیة فی الأسابیع الماضیة حول استشراء الفساد بین أعضاء مجلس العموم البریطانی وأعضاء الحکومة، عکست تغیرا واضحا فی مساحة وحجم الشفافیة والنقاء التی کان یتمتع بها السیاسیون فی هذه البلاد، وقد سعى رئیس الوزراء البریطانی جوردون براون لاحتواء الأمور بعدما وصلت شعبیة حزب العمال إلى الدرک الأسفل وسط توقعات معظم المراقبین بأن الحزب سیخسر الانتخابات البرلمانیة القادمة لا محالة، وما حدث فی بریطانیا حدث أکبر منه فی فرنسا، حیث تصدرت الصفحة الأولى لأکبر الصحف الفرنسیة "لوموند" فی عددها الصادر فی 23 یولیو الماضی تقریر أصدره دیوان المحاسبة أعلى سلطة رقابة مالیة فی البلاد عن التجاوزات المالیة فی قصر الألیزیه والنفقات الباهظة للرئیس سارکوزی، وهذه هی المرة الأولى فی تاریخ الجمهوریة الفرنسیة التی یفتح فیها ملف نفقات الألیزیه بعدما تجاوزت نفقات سارکوزی نفقات کافة الرؤساء الذی سبقوه، وقد أشار التقریر إلى أن التنقلات الرئاسیة للعام 2008 بلغت 14 ملیون یورو مع أسطول من السیارات والطائرات، أما باقات الورود فإن الرئیس وزوجته المطربة کارلا برونی ینفقان یومیا 763 یورو أی سنویا 257809 یورو على الورود فقط، أما تنظیف ملابس الرئیس وکارلا فإنه یکلف الخزینة الفرنسیة 155396 یورو، هذا علاوة على رصد لکثیر من المخالفات المالیة التى یتجاوز کثیر منها الملایین، وقد أکد دیوان المحاسبة أن سارکوزی قد تجاوز فی نفقاته کل من سبقه من الرؤساء فی تاریخ الجمهوریات فی فرنسا، ولم یمنع رئیس الدیوان الذی أصدر التقریر ورفض أن یکون سریا ونشر فی الصحف کون الرئیس هو الذی یعینه من أن یواجه الرئیس بمخالفاته التی هزت الطبقة السیاسیة والمجتمع الفرنسی فی ظل ما یقوم به سارکوزی من دور خطیر فی تدمیر معارضیة سواء باستیعابهم فی منظومة الدولة أو إقصائهم من مناصبهم بأسلوب لا یقل عن أسالیب حکام العالم الثالث فی التعامل مع المعارضین لهم. ورغم العراقة التى تتمتع بها مؤسسات الدولة فی فرنسا إلا أن بعض المراقبین یرون أن سارکوزی یقوم بتفکیک بنیة النظام الجمهوری فی فرنسا بأسلوب الدیکتاتوریة الناعمة، وأنه یسترشد ببعض زعماء دول العالم الثالث وعلى رأسهم زعماء عرب ممن قضوا فی السلطة ثلاثة عقود أو أکثر، ویلتقی ببعضهم من آن لآخر لیطبق شیئا من تجاربهم فی تفکیک لیس بنیة المعارضین له وإنما حتى بنیة الدولة حتى یبقی أکبر فترة ممکنة فی السلطة، ویرى بعض المراقبین فی فرنسا أن سارکوزی سوف یجری تغییرات کبیرة فی فرنسا خلال فترة حکمه، منها تغیرات فی الدستور تتیح له البقاء أکبر فترة ممکنة فی السلطة، علاوة على قیامه بتحیید أو إبعاد أو إغواء معارضیه بحیث یمیع المعارضة سواء کانت سیاسیة أم إعلامیة، ویقوم بتفریغ المؤسسات الأعلامیة من کبار منتقدیه من الصحفیین المستقلین، عبر علاقاته المتشعبة والعمیقة مع أصحاب رؤوس الأموال ورؤساء مجالس الشرکات والمجموعات الأقتصادیة العملاقة فی البلاد والتی تمتلک معظم المؤسسات الإعلامیة الفاعلة فی فرنسا، ولم یتورع سارکوزی الذی یتمتع بسلطات واسعة فی تعیین کبار المسؤولین بما فیهم رئیس دیوان المحاسبة من تغییر من یمکن أن یشکل له حرجا فی تصرفاته. ویتوقع کثیرون أن یشکل تقریر جهاز المحاسبات عاملا فی تغییر رئیسه على ید سارکوزی قریبا، حیث أنها المرة الأولى فی تاریخ فرنسا التی ینتقد فیها رئیس فی السلطة بشکل رسمی وفق تقریر محاسبی، وعلى خطى سارکوزی یمشی بیرلسکونی رئیس الوزراء الإیطالی الذی تجاوز الثانیة والسبعین ومع ذلک یعیش حیاة البلای بوی الذی لا یقیم وزنا لأحد، ویقوم من خلال امبراطوریته المالیة بالمزاوجة بین السلطة والثروة على غرار ما یحدث فی معظم الدول العربیة لا سیما الأنظمة الجمهوریة التی تتمتع بحجم عال من الفساد، ولا عجب أن یکون سارکوزی هو الآخر على علاقة وثیقة بزعماء هذه الدول ویطبق تجربتهم رغم الاختلاف الجذری بین تلک الأنظمة والنظام الجمهوری فی إیطالیا، لکن ضعف المعارضة وذوبان القوى الذی تعدل کفة المیزان فی تلک المجتمعات، وتقویض الزعامات السیاسیة واختفاءها؛ ساعد على بروز هذه الفقاعات فی عصر أزمة الزعامة الذی یجتاح العالم فی هذه المرحلة، مما جعل هؤلاء یکفون تماما عن الحدیث عن الدیمقراطیة أو أی شیء یمت إلیها، وأصبح دعم الأنظمة الدیکتاتوریة فی بلادنا هو المنهج الثابت لدیهم. إن هذه التحولات الهائلة فی الغرب والتی بدأت بعد الحادی عشر من سبتمبر عام 2001 حیث تجاوزت الولایات المتحدة کل الأعراف والقوانین الدولیة والمحلیة، وفتحت الباب على مصراعیه لثقافة القتل وجرائم الدولة تحت حمایة مجلس الأمن وانتهاک سیادة المواطن الأمریکی تحت رعایة وزارة العدل الأمریکیة وطاقم بوش الذی یطالب البعض بمحاکمته بسبب تجاوزاته ثم التجاوز على العالم کله عبر نشر عصابات القتل التی ترعاها السی آی إیه والجیوش المجرمة فی أفغانستان والعراق ومناطق أخرى من العالم. هذه التحولات کانت البدایة لترسیخ الدیکتاتوریة والفساد فی الغرب، حیث انتقلت من الولایات المتحدة إلى أوروبا، وسقطت تلک القشرة التی کانت تستر عورات المجتمع الأوروبی والتی کانت تتحدث عن الدیمقراطیة وحقوق الإنسان، لکنها فی النهایة أصبحت هی المتجاوز الرئیسی لکل هذه الأعراف، ورغم أن بعض المراقبین یعتبرون ما حدث کان ذروة التجاوزات، إلا أن آخرین یرون أن ما یکشف النقاب عنه الآن لیس سوى البدایة لتحولات هائلة فی الغرب سوف تنعکس قطعا على الشرق، وسوف ترسخ لأنظمة دیکتاتوریة واستبدادیة تعید العالم ربما إلى ثقافة القرون الوسطى رغم تفاؤل الآخرین أن الزمن لا یعود إلى الوراء فی عصر المعلومات والإنترنت، لکن الخطورة هی من المعلومات والإنترنت، فقبل ذلک کان خبر فی صحیفة یهز الدنیا لکن حجم المعلومات الهائل الآن لا یحرک أحدا، بل أصبح یزید من حجم الفساد وممارسات الدیکتاتوریة فی ظل انعدام رد الفعل سواء من المعارضة التی تم تقزیمها، أم الشعوب الغارقة فی مشاکلها الاقتصادیة، أو اکتفائها بثقافة الفرجة أو انتظارها لمن یمکن أن ینوب عنها فی تقویم الحکام وفسادهم. إننا مقبلون على عصر خطیر.. عصر الدیکتاتوریة والفساد العالمی. |
بسم الله الرحمن الرحیم مرحبا بشهر الصیام شهر التقوى والجهاد
صحیفه السبیل
تاریخ النشر : 18/08/2009 - 10:38 م
لم یعد یفصل بیننا وبین رمضان إلا یوم أو یومان، فمرحباً بالزائر الکریم، الحافل بالعطایا والهدایا والخیرات، الذی لا یعدله شهر آخر، ولا تعدله مئات الشهور والسنین، إلا أن یکون فیها رمضان، فلیلة واحدة منه خیر من ألف شهر، فأهلاً بلیالی رمضان، ونهاراته ونفحاته وبرکاته وانتصاراته. إن صیام رمضان، وکذلک سائر العبادات لا یقصد من ورائها المشقة على العباد، فالذی فرضها هو الرحمن الرحیم الودود، الذی لا تنفعه طاعة، ولا تضرّه معصیة، وإنما یهدف من ورائها إلى إعداد الإنسان المسلم إعداداً یمکنه من مواجهة الحیاة بکل ما فیها، مزوداً بأعظم زاد، ویؤهله لجنة عرضها السماوات والأرض. والزاد الذی لا ینفد هو التقوى }وتزوَّدوا فإن خیر الزاد التقوى{ ولیس مثل رمضان سبیلاً للتقوى }یا أیها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون{ فالصیام الذی کتبه الله، وافترضه على عباده، ویقبله من عباده هو الصیام الذی یورث صاحبه التقوى، وإلا فهو جوع وعطش وحرمان، لم یزدد صاحبه من الله إلا بعداً, والتقوى هنا لیست شعاراً یرفع، أو مظهراً یخدع، ولکنها حقیقة تعمر الفؤاد، حباً لله، وتوکلاً علیه، ورغبة فیما عنده، وخوفاً من سخطه، وتنفیذاً واعیاً دقیقاً لأوامره، ورضا لما قسم وقدر، واستعداداً للرحیل عن دار الفناء إلى دار البقاء، وتفیض على جوارح صاحبها، بحیث یغدو ربّانیاً، یعیش على الأرض وفقاً لمنهج خالق السماء والأرض، ویقدم النموذج الذی یذکر بالله، فیکون بسلوکه دعوة إلى الله، وان لم یؤت فصاحة اللسان، وجمال البیان. ولما کان المسلم صاحب رسالة، هی أعظم رسالة، یأباها ذو السلطان، وعبد الشهوات، وحلیف الشیطان، وضعیف الهمة، وخائر العزم، فقد توجّب علیه مجاهدة کل أولئک. والجهاد یحتاج إلى زاد وإعداد، وصوم رمضان بحق کفیل بکل ذلک، فمن لوازم الجهاد صبر لا ینفد، وإرادة لا تلین، وانعتاق من سلطان الشهوة، والحرص على الحیاة، وکل ذلک یؤمنه الصیام، فالصوم نصف الصبر، والصوم یجدد الإرادة فإن الذی یستعلی على شهوة الطعام والشراب والجنس، وکل ذلک فی متناول یده، لا یشک أنه یمتلک إرادة لا یفلها الحدید، لأنه تجرد من کل سلطان إلا سلطان الله، والصوم یقرِّب العبد من ربه، حیث تزکو النفس، وتطهر الروح، فیستشعر العبد معیة الله، ومن کان الله معه فقد کفاه، ومن تخلى عنه مولاه، فأی أرض تقله؟ وأی سماء تظله؟ لذا لا نستغرب أن تکون الأیام العز والانتصارات المجیدة فی حیاة الأمة، وفی مقدمتها غزوة الفرقان، والفتح الأعظم، وعین جالوت فی شهر رمضان. فهل نتهیأ لشهر أوشک أن یهلَّ علینا هلاله، فنعیشه کما أراد الله، وکما عاشه رسول الله (صلى الله علیه وسلم) وجیل الخیِّرین، لنحقق تقوى الله، فنزداد أنساً بالله وقرباً منه، وتمثلاً لتوجیهاته، ونسعد بمرضاته، ونتوحد بعد شتات، ولنستعید أوطانا مغصوبة، وکرامة مسلوبة، ونأخذ الموقع اللائق بنا بین الأمم، ویتوج کل ذلک بجنة عرضها السماوات والأرض أعدت للمتقین، فیها ما لا عین رأت، ولا أذن سمعت، ولا خطر على قلب بشر. |
بسم الله الرحمن الرحیم احذر .. سکر الدایت یسبب البدانة مـحـیـط - مــروة رزق یعتمد الرجیم بشکل أساسی علی التغییر الجذری فی العادات الغذائیة واستبدالها بعادات صحیة جدیدة، أی أن التخسیس لا یعتمد علی اتباع الریجیم فقط، ولکن یعتمد على المثابرة والالتزام بنظام صحی أى تجنب ما لیس له فائدة من طعام ذی سعرات حراریة عالیة، بجانب ممارسة الریاضة، مع العلم أن 8 أکواب من الماء ضروریة للصحة وللشعور بالشبع أسرع. وجاءت دراسة علمیة حدیثة لتؤکد أن مواد التحلیة التی لاتحتوی علی أی سعرات حراریة أو تحتوی علی القلیل منها هذه المواد قد تؤدی إلی زیادة الوزن بدلاً من نقصانه. وقد حذرت باحثة بریطانیة من أن الحبوب الصناعیة التی تضاف إلى المشروبات الساخنة مثل الشای والقهوة لتحلیتها لا أثر لها یذکر فی تخفیض الوزن بل على العکس قد تفاقم مشکلة البدانة عند البعض. وأکدت ثریا شیرازی بیتشی وهی أستاذة فی جامعة لیفربول ببریطانیا، إن أجسامنا لا تستطیع التمییز بین هذه الحبوب الصناعیة التی تضفی مذاقاً حلواً على المشروبات وغیر ذلک وبین السکر نفسه لأنه عند دخولها إلى الجسم "تتصرف" تماماً کالسکر وتقوم بتنشیط أجهزة الاستشعار فی القناة الهضمیة التی تلعب دوراً رئیسیاً فی امتصاص الجلوکوز. وأوضح الباحثون أنه ینتج عن ذلک امتصاص الجسم للمزید من السکر ومعه السعرات الحراریة التی یحاول البعض التخلص منها، أی أن ذلک یعنی أن حبوب التحلیة قد تساعد قلیلاً على خفض الوزن إن لم تکن معدومة الفائدة کلیاً. وأکد الباحثون أن حبوب التحلیة الصناعیة مفیدة فی خفض الوزن، مشیرین إلى أنه من الأفضل تناول أطعمة طبیعیة ولکن لیس بکمیات کبیرة. ومن خلال الدراسة التی أجریت حول الحبوب الصناعیة المحلیة عند دخولها إلى الأمعاء الدقیقة وامتصاص الجسم للسکر أو الجلوکوز، مشیرة إلى وجود خلایا محددة فی الجسم تقوم بالکشف عن السکر واطلاق هرمونات ضروریة لوصولها إلى ثنایا الأمعاء والدم، حیث أنها تحترق أو تتحول إلى دهون. وتوصلت الدراسة إلى أن هذه الخلایا تطلق الهرمونات عند دخول حبوب التحلیة الصناعیة إلى الجسم وهذا یجعل الأمعاء تمتص السکر الحقیقی، مضیفة أن هذه الحبوب تنشط أیضاًَ جهاز استشعار الجلوکوز وتزید قدرة الأمعاء على استیعاب المزید من السکر. وأکدت الدراسة أن البعض یظن أن تناول مشروب الکولا دایت یساعد على النحافة ولکن العکس هو الصحیح لأن بإمکان الحبوب الصناعیة المحلیة تفعیل جهاز الاستشعار وجعل الجسم یمتص المزید من الجلوکوز من الاطعمة التی یتناولها. یذکر أن الأدویة التی تسیطر على خلایا الاستشعار للسکر قد تساعد فی علاج أمراض مثل السکری وتمنع البدانة. سکر الدایت یفتح شهیتک وأشار الدکتور محمود الدیب اخصائی القلب والأوعیة الدمویة وزمیل معهد القلب بکوبنهاجن، إلى أن المخ لایستطیع التفرقة بین الطعم الحلو الناتج عن السکر أو مادة التحلیة وإنما یصدر فوراً إشارة إلى البنکریاس لإفراز الانسولین لمقابلة هذا السکر فیؤدی الانسولین إلی خفض السکر بالدم فیشعر الإنسان بعد الانتهاء من وجبته الغذائیة بفترة قصیرة بالجوع وبالرغبة الملحة لتناول الکربوهیدرات وخاصةً السکریات، مما یؤدی إلی تکرار إفراز الانسولین وخفض مستوی السکر بالدم مرة أخری, أی أن هذه التفاعلات تدخل فی دائرة مفرغة. وأکد الدیب إنه إذا انتابک شعور قوی بالجوع بعد فترة قصیرة من تناولک لإحدی المنتجات الغذائیة المحلاة بالسکر الدایت أو بعد استخدام "السکارین" مثلاً لتحلیة القهوة أو الشای مع أنک تناولت وجبتک الغذائیة منذ قلیل فأنت تعرف الآن ما قد یکون قد دار بجسمک من تفاعلات أدت إلی دخوله فی الحلقة المفرغة المعروفة "بالهیبوجلاسیمیا" وتدرک لماذا لاینقص وزنک مع أنک تتبعین نظاماً لإنقاصه أو لماذا یزید بالرغم من توفیرک کل هذا الکم الهائل من السعرات الحراریة بعدم تناولک للسکر فی غذائک. وأوضح أحد الباحثین أن الجسم یستخدم مستوى الحلاوة فی الأطعمة والمشروبات لتحدید عدد السعرات الحراریة، لذا فإن تناول مشروبات "الدایت" لیس أفضل حل لمشکلة البدانة، مشیرین إلى أن الاستهلاک المتزاید من المحلیات الصناعیة والمشروبات عالیة السعرات لیس السبب الوحید للسمنة، ولکنه عامل مساهم، وهو ذو أهمیة بالغة، نظرا لإقبال الکثیر من الناس على المحلیات الصناعیة کوسیلة للسیطرة على الوزن والمشروبات الغنیة بالحریرات لإرضاء الرغبة الذاتیة والشبع. وتنصح الدراسة باتباع الأنظمة الغذائیة المتوازنة مع ضرورة ممارسة الریاضة، وخاصةً المشى بمعدل 3 إلى 4 ساعات أسبوعیاً، والابتعاد على الإفراط فى تناول المشروبات الغازیة.
|
بسم الله الرحمن الرحیم لصحة أفضل.. النوم المعتدل یحمیک من الأمراض مـحـیـط ـ مــروة رزق الجمعة 14 رمضان 1430 - 4 سبتمبر 2009
قال الله تعالى { وجعلنا اللیل لباساً وجعلنا النهار معاشاً } ، فالنوم من أهم الأشیاء التی یحتاجها جسم الإنسان بعد یوم کامل من الجهد والتعب، لکی یستعید نشاطه وقدرته على مواصلة العمل للیوم التالی.. ویتراوح مقدار النوم الطبیعی لجسم الإنسان من 7 إلى 8 ساعات یومیاً، أی أن الإنسان الطبیعی یقضى ثلث حیاته نائماً. وقد کشف فریق طبی بریطانی أن النوم أکثر من اللازم أو أقل منه یضاعف من مخاطر الإصابة بأمراض ممیتة للقلب والأوعیة الدمویة، وزادت فى السنوات الأخیرة اضطرابات النوم وأصبحت أکثر شیوعاً وصاحبها المزید من أعراض الإرهاق المزمن، والشعور بالنعاس خلال ساعات النهار. ویؤکد الدکتور ولید عبد العظیم الحمادى، أستاذ مساعد أمراض القلب بکلیة الطب بجامعة عین شمس، أن جسم الإنسان یحتاج إلى راحة بدنیة یومیاً حتى یستعید نشاطه، ویأتى ذلک من خلال عملیة النوم، وفى هذه الأثناء یکون النبض والضغط أقل من معدلهما أثناء فترة الیقظة، وهذا یتیح للدورة الدمویة أن تعمل بکفاءة وتستعید حیویتها من جدید، وکذلک فإن عضلة القلب تتهیأ مرة أخرى للعمل بنشاط وتکون فى ظروف أنسب لأداء عملها. وأشار الحمادی إلى أن فترة النوم تقل فیها متطلبات القلب، ویکون الجسم فى وضع الراحة التى تساعده على استعادة حیویته ونشاطه، ولأن الدراسات أثبتت أن أعلى وقت لحدوث أمراض القلب مثل السکتة الدماغیة والسکتة القلبیة، هى الساعات الأولى للفجر وحتى الساعة 8 صباحاً، ولذلک فإن الراحة والخلود إلى النوم فى هذه الأثناء یجنب هؤلاء الأشخاص التعرض لهذه الأزمات الصحیة. وینصح الحمادی بالابتعاد قدر المستطاع عن الضغوط النفسیة والذهنیة والبدنیة، فکلها عوامل رئیسیة للإصابة بأمراض القلب، لذلک على الإنسان الاهتمام بأخذ قسط وفیر من النوم یصل کل لیلة وبانتظام إلى 7 ساعات، وذلک حتى یحقق الإنسان أفضل النتائج فى استعادة نشاطه للیوم التالى، مع تجنبه الوقوع فى شرک الأمراض، حیث إن عملیة النمو تضاهى أى عملیة یومیة لاستعادة نشاط الجسم وتجدید خلایاه، والحرمان منه یعرض الإنسان لمخاطر کثیرة. قلة النوم والإصابة بـ"أمراض العصر" ویؤکد الأطباء أن النوم أحد العوامل المهمة فی صحة الإنسان واحتمال تعرضه للأمراض بسبب نقصه، إذ أن هناک علاقة تربط ما بین النوم الصحی وبین سلامة حیاة الإنسان وإصابته بأمراض من فصیلة السکری وارتفاع ضغط الدم والسمنة وأمراض شرایین القلب. ویحاول الباحثون فهم آلیات نشوء تلک الأمراض نتیجة لممارسة مستوى ردیء من النوم، وأن یوظفوا تلک العلاقات المرضیة المرتبطة بالنوم، فی وضع وسائل علاجیة أو وقائیة للتغلب على التفشی الوبائی لتلک النوعیة من الأمراض الموصوفة عادة بـ"أمراض العصر". وأفادت نتائج دراسة جدیدة بأن النساء اللاتی ینمن أقل من 7 ساعات یومیاً ربما تزید لدیهن مخاطر الإصابة بارتفاع ضغط الدم. ووجد الباحثون، انه من بین اکثر من عشرة آلاف بالغة جرى تتبعهن على مدار خمس سنوات، کانت النساء اللاتی ینمن فی المعتاد 6 ساعات أو أقل أکثر احتمالاً من نظرائهن اللاتی ینمن جیداً للإصابة بارتفاع ضغط الدم. ومقارنة مع النساء اللاتی قلن إنهن ینمن فی المعتاد 7 ساعات یومیاً، زادت احتمالات الإصابة بارتفاع ضغط الدم بین النساء اللاتی ینمن 6 ساعات بواقع 42%، بینما أولئک اللائی ینمن لیس اکثر من ست ساعات فی المعتاد زادت لدیهن احتمالات الإصابة بارتفاع ضغط الدم بواقع 31 بالمائة، لکن لا توجد علاقة واضحة بین ساعات النوم وضغط الدم بین الرجال، کما کتب الباحثون فی دوریة أمراض ضغط الدم. نصائح لنوم أفضل
|
به نام خدا صفحه ثبت نام برای دریافت سی دی رایگان قرآن کریم زبان آموزان گرامی
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همگی شما اینجانب مجموعه ای را که شامل ترتیل کل قرآن کریم با صدای استاد عبد الرحمن سدیس می باشد تهیه نموده ام.قرار است همزمان با ماه مبارک رمضان که ماه نزول قرآن است،تعداد قابل توجهی نسخه از این مجموعه ارزشمند تهیه و به طور رایگان به زبان آموزان ترم تابستان اهداء گردد.در صورت بالا بودن تعداد افراد متقاضی،این مجموعه از طریق قرعه کشی به متقاضیان اختصاص خواهد یاقت.زبان آموزان گرانقدری که متقاضی دریافت سی دی فوق الذکر می باشند(اعم از نوجوان یا بزرگسال)بایستی حد اکثر تا پایان روز 25 شهریور ماه جاری ازطریق همین صفحه و به روشی که در زیر توضیح داده می شود ثبت نام نمایند.شماره زیان آموزی کسانی که سی دی مذکور را دریافت خواهندکرد و زمان و نحوه دریافت ، متعاقبا در همین وبلاگ اعلام خواهد گردید. توضیح:اطلاعاتی که برای ثبت نام وارد وبلاگ می کنید توسط دیگران قابل رویت نیست و فقط اینجانب به آن دسترسی خواهم داشت. روش ثبت نام 1-در پایین سمت راست همین صفحه،(مانند تصویر شماره 1 الف) بر روی عبارت(نوشته های دیگران)کلیک نمایید تا صفحه نظرات این پست(تصویر شماره 1 ب) باز شود. تصویر شماره 1 الف
تصویر شماره 1 ب
2-در صفحه نظرات باز شده در قسمت نام،بایستی نام و نام خانوادگی و نام پدر را وارد نمایید.(تصویر شماره 2) 3-در قسمت نشانی سایت باید سطح کلاس خود را وارد نمایید.(تصویر شماره 2) 4-در قسمت متن پیام بایستی به دقت شماره زبان آموری و نام مدرس ترم تابستان خود و روزهای کلاس ترم تابستان را ذکر فرمایید.(تصویر شماره 2)
تصویر شماره 2 5-در قسمت پایین جعبه متن پیام، یک کد امنیتی وجود دارد.بایستی کد امنیتی را به دقت وارد محل مخصوص نمایید.(تصویر شماره 3) 6-پس از اطمینان از درست بودن همه موارد فوق بر روی گزینه(ارسال)کلیک نمایید.(تصویر شماره 3)
تصویر شماره 3
7-پس از کلیک کردن بر روی گزینه(ارسال)،صفحه تغییر می کند و بر روی آن عبارت زیر ظاهر می گردد: پیام ارسالی شما به پیام های خصوصی این وبلاگ اضافه شد.(تصویر شماره 4)
تصویر شماره 4
با دیدن این پیام می توانید مطمئن شوید که ثبت نام شما انجام شده است.
تذکر1 :لطفا از دوبار ثبت نام کردن خود داری فرمایید. تذکر 2 :همانطور که قبلا گفته شد،ثبت نام فقط مخصوص زبان آموزان ترم تابستان است.
موفق باشید.
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||