به نام خدا
در باره خودم پست ویژه
از ابتدای تشکیل وبلاگ،قول داده بودم که شرح مختصری از زندگی خودم را جهت اطلاع دوستان گرانقدر و بازدیدگنندگان ارزشمند به وبلاگ اضافه نمایم.ولی به علت فراهم نشدن موقعیت و نبودن فرصت،این امر تا کنون به تعویق افتاده است. عکسی را که در فوق می بینید،در عین حال که عتیقه ترین عکس یک کاربر اینترنتی است،اولین عکسی است که از دوران زندگی خود در اختیار دارم.از این که عکسهای در قنداق و بعد از قنداق و شروع به راه رفتن و آغاز ادا و اطوار و نظایر آن در اختیارم نیست تا به شما نشان دهم،پوزش می طلبم.عکس فوق روز هایی قبل از شروع سال تحصیلی 41 – 1340 گرفته شده است که در سن 7سال و چند ماهگی با یک سال تاخیر،برای ورود به سال اول دبستان آماده می شدم.تاخیر در ورود به دبستان هم داستانی دارد که از حوصله این پست خارج می باشد.دوران 6 ساله دبستان نظام قدیم را در دبستان اوحدی فسا سپری نمودم. سیکل اول تحصیلات متوسطه را در دبیرستان ذوالقدر فسا گذراندم.سیکل دوم را به هدف ادامه تحصیل در رشته ریاضی،به دبیرستان حکمت نقل مکان کردم.عکس زیر بنده را در حال دریافت جایزه قرآن از دست فرماندار وقت نشان می دهد.آن زمان من دانش آموز کلاس هشتم بودم.جایزه قرآن هم یک عدد خودنویس پارکر 21 بود که من هیچوقت در آن جوهر نکردم و همچنان همچون روز اعطای جایزه،باقی مانده است.
بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان در سال 52 ، آماده اعزام به خدمت سربازی شدم.دوران شش ماهه آموزشی را در پادگان جهرم و 18 ماه باقیمانده را در آذربایجان غربی در گروهان خوی سپری نمودم.
در بهمن ماه سال 54 ،کمی بعد از ترخیص از خدمت سربازی،به طور موقت در یکی از شعب بانک صادرات شیراز مشغول به کار شدم و همزمان،به علت علاقه زیاد به زبان انگلیسی، در کلاس های انجمن ایران و آمریکای سابق در شیراز ثبت نام کردم.در مهرماه سال 55 ،به دنبال موفقیت در امتحان ورودی،وارد دانشسرای راهنمایی شیراز شدم تا در رشته مورد علاقه خود یعنی زبان انگلیسی به ادامه تحصیل بپردازم. بدیهی است که کار خود در بانک را رها نمودم اما کلاسهای زبان در انجمن را کماکان ادامه دادم.در خرداد ماه سال 57 همزمان از دانشسرا و انجمن ایران و آمریکا فارغ التحصیل شدم.در شهریور ماه همان سال ،چند روزی قبل از استخدام در آموزش و پرورش، ازدواج نمودم که ثمره آن سه فرزند پسر 28 -23 و 19 ساله می باشد.از اول مهرماه سال 57 به عنوان دبیر زبان انگلیسی مدارس راهنمایی فسا آغاز به کار کردم. در سال 62 توسط وزارت آموزش و پرورش جهت اعزام به مدارس جمهوری اسلامی در کویت انتخاب گشتم و در سال بعد یعنی 63 راهی آن دیار شدم.به علت موقعیت زمانی خاص،ماموریت من و همکارانم تا سال 69 به طول انجامید.در طول مدت ماموریت در کویت،علاوه بر کار معمولی تدریس،موقعیت اقتضا می کرد که همکاران، کارهای فرهنگی دیگر را نیز انجام دهند یا مدیریت نمایند.در عکس زیر که از مراسمی در سفارت جمهوری اسلامی ایران در کویت در سال 64 یا 65 گرفته شده،همکاران بر من منت نهاده اند و مرا به عنوان تکخوان پذیرفته و خود نیز در همخوانی سنگ تمام گذاشته اند. بعد از اتمام ماموریت،مجددا به فسا مراجعت نمودم.در سال 75 بعد از اتمام تحصیلات در مرکز آموزش عالی فرهنگیان،در دبیزستانها و مرکز پیش دانشگاهی فسا به تدریس خود ادامه دادم.در سال 79 به عنوان مدرس ،همکاری خود را با کانون زبان ایران واحد فسا آغاز کردم که تا کنون ادامه دارد.در سال 83 به افتخار بازنشستگی در آموزش و پرورش نایل آمدم و از آن زمان تا کنون،همکاری من با کانون زبان ایران به صورت مدرس تمام وقت بوده است. در طول مدت تدریسم همیشه با علاقه در کلاس درس حاضر شده ام،به تدریسم عشق ورزیده ام،و مسائل دیگر زندگی و اجتماعی را با امر تدریس مخلوط نکرده ام. در طول سالهای گذشته،به غیر از کشور محل ماموریت خود،از کشورهای ترکیه،سوریه،عربستان،انگلستان،یوگسلاوی سابق،بلغارستان و یونان دیدار هایی داشته ام.
شاید بعضی تصور کنند که زندگی آرام و بی دغدغه و بر وفق مرادی داشته ام .برعکس کسانی که از نزدیک با زندگی من آشنا هستند می دانند که همواره با کوهی از مشکلات ناشی از بیماریهای گوناگون که برای افراد مختلف خانواده و خودم حادث شده است،مواجه بوده ام،ولی با توکل به خدا،سعی کرده ام صبور باشم و روحیه خود را نبازم.راستی نگفتم که بنده خودم تک فرزند تشریف دارم. ضمنا در تمام طول دوران خدمتم ،هیچ مسئولیت دیگری به غیر از تدریس را نپذیرفته ام.والسلام،پست ویژه تمام. تا مطلب بعد خدا نگهدار.. پست الکترونیکی: mamaghami@yahoo.com |
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||