به نام خدا
داشتم فکر می کردم که امروز روز یکشنبه است و طبق تصمیمی که اخیرا برای بروز کردن مرتب وبلاگ گرفته ام،یکشنبه روزی است که برای این کار انتخاب شده است.بنا بود پست خاصی را تهیه کنم،اما چون آن پست وقت گیر بود و فرصت کافی نداشتم،به فکر یک مطلب جایگزین افتادم.ناگهان یادم آمد که چند روز پیش،یکی از زبان آموزان سابقم(ف – ب)که هنوز هم به من محبت دارند ایمیلی را با عنوان (انشاء)برایم فرستاده بودند که در آن تصویر یک برگ امتحانی بود.بر اساس بیت معروف:چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید،تصمیم گرفتم بدون هیچ شرحی در مورد این برگه،آن را به عنوان مطلب این هفته،در وبلاگ درج نمایم.البته با الهام از پدیده مبارک(خود سانسوری)،قبل از درج در وبلاگ،نام دانش آموز و نام مدرسه را با اجازه دوستان محو نمودم.همچنین امیدوارم اگر برخی از دوستان و بازدید کنندگان عزیز وبلاگ، قبلا ایمیل حاوی این برگه را دریافت نموده اند،این کار تکراری را بر من ببخشایند.برگه را ببینید.
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||