به نام خدا مژده شروع طرح هدفمندی
اعلام زمان شروع مرحله پایانی طرح هدفمندی یارانه ها توسط رئیس جمهور محترم در روزهای پایانی آذرماه،برای اینجانب همانند مژده ای شادی بخش بود.شاید از این جمله اخیر من شگفت زده شوید.شاید بعضی تصور نمایند که اینجانب منتظر آزادسازی مبلغ واریزی دولت بودم تا آن را به سرعت از حساب خارج نموده و برای امورات جاری منزل هزینه نمایم.ولی اینگونه نیست.بلکه علت این اشتیاق مواجه شدن با صحنه ای بسیار تاسف بار و حزن انگیز بود که در روزهای قبل از شروع هدفمندی،مرا بسیار تحت تاثیر قرار داد،و در نتیجه بی صبرانه انتظار شروع طرح را می کشیدم. جریان از این قرار است که به مناسبتی دو هفته ای مجبور بودم در محلی در مجاورت یک مغازه نانوایی حضور داشته باشم.چیزی نگذشته بود که متوجه حضور تکراری و چند باره شخصی در صف نانوایی شدم که هر بار کوله باری نان از نانوا تحویل می گرفت و شروع به خنک کردن آن می نمود.درد سرتان ندهم و قصه را کوتاه کنم،خیلی زود متوجه شدم که او خودش تنها نیست و همراه خود ،دو خانم از پرسنل تحت امر خانواده را نیز به همراه دارد که آنها نیز به نوبه خود در صف بانوان حضور دارند و تند و تند و مکرر نان خریداری می کنند.از فردی که در آنجا بود قضیه را جویا شدم.ایشان به من گفت که اینها هر روز با مراجعه به نانوایی(و البته با اطلاع نان فروش) مقدار زیادی نان خریداری میکنند و در منزل به خشک کردن نان اقدام نموده و پس از خشک کردن،نان را به گاوداری می فروشند. مسئله دیگری که در همان نانوایی در همان ایام اتفاق افتاد( در آن لحظه من در آنجا حضور نداشتم و بعدا برایم نقل کردند)،حضور فرد دیگری در صف نان برای خریدهای مشابه نان بود که چون ظاهرا با نان فروش هماهنگ ننموده بود ،نان فروش از تحویل مکرر نان به وی خودداری نموده بود.فرد یادشده هم نامردی نکرده،یک عدد چاقوی ناقابل از جیب مبارک بیرون کشیده و اعلام فرموده بود که حالا که به من نان نمی دهید هیچ کس دیگری هم نان نخواهد گرفت.مسلما اگر این شخص مطلع شده بود که مقامات محترم قوه قضاییه بنا دارند با سلاح گرم و سرد یک جور برخورد کنند،یا این کار سخیف را انجام نمی داد یا به جای چاقو با خود کلت می آورد.البته مغازه های اطراف به پلیس 110 زنگ زده بودند و زمانی که ماموین محترم پلیس پس از بیش از نیم ساعت،مسیر 4 یا 5 دقیقه ای را تا مغازه طی کرده و به محل رسیده بودند،این شخص محترم محض احتیاط محل را ترک کرده بود.گفته شد که بعدا آن شخص شناسایی و دستگیر شده بود. اینها را نوشتم که بدانید چرا من بی صبرانه منتظر شروع طرح هدفمندی بودم و خدا می داند که چقدر صحنه خرید گاومدارانه نان مرا آشفته کرد.زمانی مردم می گفتند که قسمت دور ریز نان مردم نصیب گاوها و گاوداریها می شود،ولی اصلا فکرش را نمی کردم که نان همچون برگ گل محمدی که برای پر کردن شکمهای گرسنه مردم،آن هم با یارانه آنچنانی دولت تهیه می گردد،با سوء استفاده افراد نصیب حضرات گاو و گاودار گردد.حالا شما فکرش را بفرمایید که در سراسر کشور چه اندازه سوء استفاده اینچنینی در حوزه نان اتفاق می افتاد و چقدر سوء استفاده های اینچنینی در حوزه های دیگر مانند انرژی صورت می پذیرفت که حتی ممکن است تصورش هم برای ما آسان نباشد.
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||