به نام خدا اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را آیا تا کنون با نقد شعر خواجه شیراز مواجه شده اید؟آگر نه،امروز در این وبلاگ مواجه خواهید شد.داستانی را که برایتان تعریف می کنم،سر کلاس اتفاق افتاد و برای من،شخصا خیلی جالب بود. چند روزی پیش در سر یکی از کلاسها قصد داشتم جملات شرطی را تدریس کنم.از زبان آموزان خواستم که اگر شعر های فارسی در ذهن دارند که جمله شرطی محسوب می شود ،بیان نمایند.اشعاری رد وبدل شد تا پای این شعر حافظ به میان آمد که: اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را یکی از زبان آموران(خانم ن-ع)،ناگهان به یاد چیزی افتاد و از من خواست که شعری را که جمله شرطی است بخواند.من با شنیدن آن شعر دریافتم که شاعر خواسته است شعر بالا را نقد کند،البته نه نقد ساختاری،بلکه نقد محتوایی.پس از اتمام کلاس در مورد شاعر شعر ،از ایشان سئوال کردم،اظهار داشتند که شاعرش پدر بزرگ خودشان(آقای غلامرضا عرب پور) می باشد.چون شعر برایم بسیار جالب بود،و از کیسه خلیفه بخشی حافظ را نقد کرده است ، فکر کردم درج آن خالی از لطف نباشد.البته با اجازه آقای عرب پور، بنده کمترین هم که هیچ سر رشته ای از شعر و شاعری ندارم و بعضی مواقع به نیت شعر،معر می سرایم،در مقام نقد محتوایی شعر ایشان ،معری را قلمی نمودم که آن هم جمله شرطی و قسمت اصلی آن به شکل جمله سئوالی است..فعلا شعر بسیار زیبای آقای عرب پور را ببینید. اگر یار بلند بالا بخواهد خاطر ما را بر این لطفش ببخشایم تمام جمله اعضا را هر آن کس چیزمی بخشد ز مال خویش می بخشد هر آن کس چیزمی بخشد ز ملک خویش می بخشد نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را و اما جفنگیات معر گونه بنده که از شاعر فوق الذکر ایراد محتوایی گرفته است: نمی بخشی برای خاطرش آن جمله اعضا را؟؟ تا مطلب بعد خدا نگهدار. پست الکترونیکی:
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||