به نام خدا از ابتدای ترم زمستان سال گذشته،مرتب سوهان روح مدیر واحدمون شدم که برای ترم بهار 87 به مرخصی نیاز دارم.برای ایشان مصرانه توضیح دادم که از ابتدای همکاری با کانون زبان ایران در سال 79 ،از مرخصی ترمی استفاده نکرده ام.به ایشان عرض کردم که حتی در سال 81 که دچار عارضه قلبی شدم،بلافاصله پس از دوران نقاهت ،کلاسهایم را ادامه دادم.مرتب تاکید کردم که در بهار خودم و همسرم نیاز به سفرهای زیارتی داریم.و خلاصه آنقدر سخنانی از این دست بر زبان راندم که بنده خدا،با وجود کمبود مدرس،به مرخصی من رضایت داد.هنوز ترم زمستان را می گذراندم که بالا بودن اوره خون در یکی از آزمایشات،دکتر قلب مرا بر آن داشت که مرا برای ام آر آی شریانهای کلیوی بفرستد.نتیجه ام آر آی نشان داد که در شریانهای کلیوی،مقداری گرفتگی وجود دارد .در اردیبشت در حالی که از مرخصی ترمی استفاده می کردم،دکتر فلبم مرا برای آنژیو گرافی با احتمال آنژیو پلاستی(بالن زدن) معرفی نمود.قبلا پس از عارضه قلبی،و پیش از عمل قلب باز(بای پس)دو بار آنژیو گرافی و یک بار آنژیو پلاستی داشته ام،ولی این بار ،این آنژیو برای قلبم نبود،بلکه برای شریانهای کلیوی بود.چون سفر سوریه در برنامه داشتیم،در 20 اردیبهشت عازم شدیم و سپس در 20 خرداد با اجازه همه دوستان،آنژیو گرافی انجام شد.خوشبختانه طبق تشخیص پزشکم فعلا نیازی به بالن زدن نبود.البته هر شش ماه باید با سونوگرافی کنترل شود. می بینید که علاوه بر ضرورت مسافرت،حتی از نظر پزشکی نیز به این مرخصی نیاز داشتم.در مواقع بیکاری و استراحت هم فرصت بیشتری داشتم که به پارسی بلاگ سر بزنم. وارد پارسی بلاگ می شدم.به قد وبالای رعنایش نگاه می کردم و به آن می نازیدم. گاهی هم خطاب به سیستم پارسی بلاگ می گفتم: وبت(یعنی وب تو)از جنس مرغوبه امکانات وبت خوبه و خلاصه حسابی با پارسی بلاگ محشور بودم. حالا ترم بی کلاس تمام است و کلاسهای تابستان انشاءالله شروع می شود.باز روز از نو و روزی از نو. تا مطلب بعد خدا نگهدار.. پست الکترونیکی: mamaghami@gmail.com
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||