به نام خدا
سنبنودوم علامت اختصاری"ستاد نظارت بر نظرات و دوستان وبلاگ من" میباشد.ستاد مذکور کا ر نظارت و کنترل نظرات رسیده توسط دوستان و بازدید کنندگان و همچنین تقاضاهای دوستی را به عهده دارد.این ستاد "من در آوردی"نظرات رسیده را که همه به شکل پیا م خصوصی دریافت شده است مورد بررسی قرار می دهد و چنانچه با مقررات پارسی بلاگ و همچنین با بعضی اصول پذیرفته شده یا پذیرانده شده دیگر مغایرت نداشته باشد،تبدیل به پیام عمومی می نماید تا همه بازدید کنندگان بتوانند آنها را بخوانند.همچنین تقاضا های دوستی نیز از این فیلتر عبور می کند.بنا بر این اگر تبدیل پیام شما از خصوصی به عمومی کمی طول کشید یا اینکه اصلا عمومی نشد،از من دلخور نشوید.همه اش تقصیر این ستاد است.بنده بی تقصیرم و حاضرم در هر محکمه صالحه ای آنرا ثابت نمایم.من دوست دارم همه پیامها در معرض دید همه بازدید کنندگان قرار گیرد ولی این ستاد کار را کند کرده است.تقاضاهای دوستی هم به همین مصیبت دچار شده است.البته جای شکرش باقیست که این ستاد کمی احترام مرا نگه داشته و همه پیامها و تقاضا های دوستی را به اطلاع من می رساند.
خوب حالا اخم نکنید.پیشنهاد میکنم در مورد سنبنودوم هم نظر بدهید.
|
به نام خدا نتایج امتحانات فاینال زمستان |
به نام خدا شکوفه های بهاری در زمستان
دو روز پیش،جمعه 11 اسفند هنگامی که برای انجام پاره ای امور پزشکی و درمانی یکی از اعضای خانواده از فسا عازم شیراز بودم در منطقه مهارلو ناگهان شکوفه های بهاری نظر مرا به خود جلب کرد.بهتر دیدم که چند عکسی بگیرم و آنها را سوژه جدید وبلاگ قرار دهم. این اولین باری نبود که شکوفه های بهاری را در زمستان می دیدم.بعضی سالها این شکوفه ها حتی در بهمن ماه قابل رویت می باشند. شاید باور کردن این امر برای هموطنانی که در مناطق خیلی سرد سیر زندگی می کنند کمی دشوار باشد،ولی حقیقت دارد. بی جهت نیست که زنده یاد مرحوم دکتر صورتگر در شعر خود می گوید:
نازم هوای فارس که از اعتدال آن بادام بن شکوفه مه بهمن آورد.
این هم عکسهای دیگر
لطفا از دعای خیر ما را فراموش نفرمایید.. |
به نام خدا
فلکه ی چه کنم یا فلکه ی چه شود؟
در شهر ما(فسا)میدانی وجود دارد که قبلا به فلکه ی چه کنم معروف بود.عکس ماهواره ای که در اینجا می بینید مدتها پیش از این میدان گرفته شده.در این عکس میدان مورد بحث با علامت (ضربدر) مشخص گردیده است.قبل از ایجاد این میدان،در محل آن ساختمان قدیمی یک کارخانه نساجی وجود داشت که عوام الناس به آن "نستاجی"می گفتند. بالاخره مسوولین آن ساختمان را خراب کردند تا از آن استفاده ی بهینه شود وپس از چندی میدانی را ایجاد نمودند که در عکس ماهواره ای می بینید.پس از مدتها باز تصمیم به ایجاد تغییراتی در میدان مذکور گرفتند.از آن زمان تا کنون بیشتر مردم بجای فلکه ی چه کنم ،به آن فلکه ی"چه شود"میگویند. برای ان که شما را با وضعیت فعلی میدان بیشتر آشنا کنم،شما را به یک تور دور میدان می برم.بهتر است کار خود را از نقطه جنوب شرقی میدان شروع کنیم که یک میدان کوچک قرار گرفته و خود این میدان دو ورودی دیگر دارد.
به طرف نقطه شماره 2 می رویم که ما را به ضلع شرقی میدان میرساند.یعنی نقاط 3و 4
در انتهای ضلع شرقی یک میدان قرار دارد(نقطه ی 5) که خود داری سه ورودی می باشد.
از آنجا به طرف ضلع شمالی میرویم(6 و7) در انتهای ضلع شمالی ورودی خیابان فلسطین قرار دارد(نقطه ی 8).نقطه ی 9 ابتدای ضلع غربی و ورودی خیابانی است که به میدان مصلی می رود. جالب است بدانید که در نقطه ی 9 یک میدان کوچک است که چند روزی است آنرا بسته اند.وسایل نقلیه ای که از طرف مصلی می آمدند با استفاده از این میدان کوچک به خیابان فلسطین می رفتند یا به مسیر قبلی خود باز می گشتند. ضلع غربی از نقطه 9 تا 11 می باشد.البته در انتهای ضلع غربی ورودی دیگری وجود دارد که به طرف جنوب غرب میدان میرود و در عکس ماهواره ای قابل رویت است.از 11 به طرف 12 ظلع جنوبی میدان را نشان می دهد. و بالاخره به نقطه 13 میرسیم که انتهای ضلع جنوبی است و به نقطه ی 1 می پیوندد. در حال حاضر همه منتظرند ببینند عاقبت این میدان چه می شود.خصوصا رهگذرانی که مدت زیادی بویژه روز های بارانی برای عبور از این میدان رنجها کشیده اند. ای وای ی ی ی ی ی ی ی ی ی دیدید چه شد؟ تعداد نقاط تور مسافرتی ما دور این میدان 13 بود.خدا کند نحوست عدد 13 دامنگیر این میدان نشود و عاقبت آن ختم به خیر گردد. آمین یا رب العالمین
ای راستی منبع را ذکر نکردم اینهم منبع: کلیک فرمایید.
|
به نام خدا حدود یکماه پیش که رفتم توی پارسی بلاگ تا برا خودم یک وبلاگ" های کلاس" درست کنم و باهاش جلو دوست و دشمن" پز "بدم،اصلا فکرش را نکردم که کسی که مثل من اینهمه مشغله فکری داره چطور می تونه از عهده این کار بر بیاد.عکسهای عاشورا را که به عنوان اولین کارم زدم توی وبلاگ،کلی توسط دوستان و زبان آموزان مورد ابراز محبت قرار گرفتم.چند روزی از درج کردن عکسها نگذشته بود که فهمیدم ای بابا ! حالا از این به بعد همه مرتب منتظرند که من وبلاگ خود را "به روز" کنم.آخه چطور می شه آدم شش کلاس کانون زبان را در هفته داشته باشه، با یک گروه اینترنتی همکاری تنگاتنگ داشته باشه،امورات روزمره زندگی هم پیش روش باشه و حالا بخواد وبلاگ نویس هم بشه.کاری که من کردم نه تنها گریبان خودم را گرفت،بلکه بعضی از دوستان را هم به قول فسایی ها "سر رشنه" انداخت که وبلاگ درست کنند. بگذریم.وبلاگ نویسی سوژه میخواد.داشتم برا "به روز کردن" وبلاگ دنبال سوژه میگشتم که یهو چندتا تخم مرغ باسه سایز کاملا متفاوت نظرم را جلب کرد. بر اساس ضرب المثل "چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید"،تصمیم گرفتم همان تخم مرغ ها را سوژه قرار دهم. روز سه شنبه 24 بهمن برا اکو کاردیو گرافی و تست ورزش خودم به شیراز رفته بودم شب که بر گشتم آخر شب رفتم سراغ کامپیوتر که کار را شروع کنم،ولی در ساعت 11 شب با کمال تعجب برق قطع شد.در این موقع سال این از موارد خیلی نادر است.
ضمنا از دوستانی که به کار عکس و عکاسی با دید حرفه ای وتخصصی نگاه می کنند تقاضا می کنم کمی کوتاه بیایند.چون این عکسها توسط یک آماتور گرفته شده.وسیله گرفتن عکسها هم که چه عرض کنم،اگر بگویم موبایل بوده،بعضی ها باور نمی کنند.
ارتباط بین اندازه تخم مرغ ها نیز حقیقی است و هیچ حقه عکاسی بکار نرفته است . حالا این یکی را ببینید که برای تنوع کمی ادویه اش را زیاد کرده ام.امیدوارم بوی زردچوبه ندهد.
ای راستی.......... اینجا یک عکس دیگه هم هست که فراموش کردم.البته هیچ ربطی به موضوع تخم مرغ ندارد ولی به وبلاگ نویسی چرا. همانطور که می بینید عکس آدمک شیطان بزرگ است که روز بیست ودو بهمن در آتش قهر مردم فسا سوخت و دود شد و رفت هوا. اینهم همون عکاس ناشی از راه دور گرفته.
تا بار دیگر خدا نگهدار.
|
به نام خدا
به علت زیاد بودن تعداد عکسها و به منظور تسهیل در باز شدن آنها،عکسها به 5 گروه ده تایی تقسیم شده است.برای دسترسی به آنها ،بر روی لینکهای مربوطه زیر کلیک فرمایید.
|
به نام خدا قسمت سوم:عکسهای 21 الی 30
|
به نام خدا قسمت چهارم:عکسهای 31 الی 40
|
|
به نام خدا قسمت دوم:عکسهای 11 الی 20
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
||