سلام به برادر بزرگوارماز اين كه توجه كرديد و پاسخي مرقوم نموديد جاي بسي خوشحالي است .من منكر ظلم و تهاجمات وحشيانه ي آن ژريم به ملت مظلوم فلسطين نيستم اما هميشه سوالاتي ذهنم را مشغول مي كند.چرا بعد از اين همه مدت استقامت و مبارزه و حمايت هاي متعدد از جانب ديگر ملت ها به خصوص ايران ؛ هيچ نتيجه اي حاصل نشده است ؟ كجاي كار مي لنگه ؟ گاهي اوقات فكر مي كنم نكنه همه ي اينا هم نوعي بازي و سياست است .آقاي مقامي عزيز ؛ زماني كه فيل ها با هم مبارزه مي كنند اين علف زير پاي آن هاست كه صدمه مي بيند .ملت فلسطين اون جوري آسيب مي بينند و ايراني ها يه جور ديگه .آيا هر نوع حمايتي ازطرف ما نبايد حد و مرز را بشناسد؟چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است آيا ملت ما در رفاه نسبي است كه انفاق هاي آن چناني داشته باشد؟سالانه چقدر وقت و فكر و هزينه صرف اين كار مي شود؟ آيا عاقلانه است ؟ آيا جاي سوال نيست كه كشوري كه خود نوپاست و حجم زيادي از مردم آن نياز به حمايت و همراهي دارند مسائل اساسي داخل را ول كنه و به امورات ديگري رسيدگي كند ؟راستي اين فيلم ميوه ي ممنوعه ؛ حاجي فتوحي را ميگم ؛ چطوربا تمام وجود به مسائل و مشكلات هستي رسيدگي مي كنه!!! در حالي كه خونه اش داره ويرون ميشه وخانواده اش براش بال بال مي زنند و به شدت بهش نياز دارند.مردونگي را مي بيني ؛ اي ول داره اون نويسنده .اميد وارم تونسته باشم آن چه در ذهن دارم به شما منتقل كنم و به شما اطمينان ميدم كه منم مخالف ظلم و ستم هستم اما با دايه ي دلسوز تر از مادر بودن ، مخالفم.پايدار و برقرار باشيد.راستي من قصد ندارم خصوصي اش كنم ؛ خود صفحه نظراتتان پيش فرض خصوصي هست و در اين مورد از من كاري ساخته نيست.