دلايل وجوب خمس در كتاب خدا
خمس به معناي يك پنجم چيزي است، و در آيه مباركه به مسلمانان امر شده كه خمس غنيمت را بپردازند و فرموده است: خمس از آنِ خدا و رسول او وبستگان پيامبر (صلي الله عليه وآله) و يتيمان و درماندگان و در راه ماندگان است. اينك متن آيه:
(وَاعْلَمُوا أنّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْء فَأنّ للهِ خُمُسَهُ وَللرّسُولِ ولِذِي الْقُربي وَالْيَتامي وَالْمَساكِينِ وَابْنِ السَّبيل إنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللهِ وَما أَنْزَلْنا عَلي عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرقانِ يَوْمَ التقي الجَمْعانِ وَاللهُ عَلي كُلِّ شَيْء قَديرٌ). انفال : 41
«بدانيدكه هرگونه غنيمتي به دست آوريد،51آن ازآنِ خدا و پيامبر و نزديكان او و يتيمان و درماندگان و درراه ماندگان است، اگر به خدا و آنچه ما بر بنده خود در روز جدايي حق از باطل و رويارويي دو گروه نازل كرده ايم ايمان داريد و خدا بر هر چيزي تواناست.»
خمس در نامه هاي پيامبر (صلي الله عليه وآله)
پيامبر گرامي (صلي الله عليه وآله) در نامه هاي متعددي كه به قبايل عرب نوشته است پرداخت خمس را نيز سفارش نموده است. اينك برخي از اين نامه ها را منعكس مي كنيم:
نامه اي به عمرو بن حزم
آن حضرت به عمرو بن حزم كه او را به عنوان نماينده خود به يمن اعزام كرده بود چنين نوشت: «...اين فرماني است از پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله) به عمرو بن حزم، آنگاه كه او را به يمن اعزام كرد. به او فرمان مي دهد تقوا و پرهيزگاري را در همه امور پيشه خود سازد،از «مغانم» خمس خدا را بگيردو آنچه كه بر مؤمنان لازم است از پرداخت زكات، (101) از زمين هايي كه به آب نهرها و باران آسمان آبياري مي شود و201 از زمين هايي كه به وسيله آب چاه آبياري مي شود...».
نامه اي به سران قبايل معافر و همدان
پيامبر (صلي الله عليه وآله) در نامه اي به سران قبايل ياد شده مي نويسد: «فقد رجع رسولكم وأعطيتم من المغانم خمس الله»، «پيك شما رسيد و گواهي مي شود كه خمس درآمدها را پرداختيد.»
منظور از مغانم در اين حديث، درآمدهاي كسب و كار است، چون اين گروه، فرمانده نظامي نبودند و براي جنگ اعزام نشده بودند.
نامه اي به قبايل قضاعه وجذام
پيامبر گرامي (صلي الله عليه وآله) به هر دو قبيله نامه يكساني نوشت و به آنان آموخت كه چگونه زكات را بپردازند و يادآور شد زكات و خمس را به دو نماينده او به نام أبي و عنبسه پرداخت كنند.
نامه اي به فجيع و پيروانش
پيامبر گرامي (صلي الله عليه وآله) در نامه اي به فجيع و پيروان او نوشت: كساني كه اسلام آورده اند و نماز برپا داشته اند و زكات داده اند و خدا و رسول او را اطاعت نموده اند و از مغانم، خمس خدا را پرداخته اند....
نامه اي به جناده أزدي
پيامبر (صلي الله عليه وآله) در نامه اي چنين نوشت:«قبيله ازد وشاخه هاي آن تا زماني كه نماز بپا دارند و زكات بدهند و خدا ورسول اورا اطاعت كنند و از مغانم،خمس خدا وسهم پيامبر (صلي الله عليه وآله) را
بپردازند و از مشركان جدا شوند،با خدا و رسول پيمان دارند.»
نامه اي به جهينه فرزند زيد
پيامبر (صلي الله عليه وآله) در نامه اي به جهينه كه رئيس قبيله بوده است مي نويسد: شكاف هاي زمين و دشت هاي آن و بالا و پايين دره ها در اختيار شماست، مي توانيد حيوانات خود را در آنها بچرانيد و از آب هاي آن بهره ببريد، مشروط بر آنكه51 آنها را بپردازيد.
مقصود از اين 51 چيست؟ آيا احتمال مي رود كه غنايم جنگي مقصود باشد يا پرداخت آن خمس، 51 در مقابل بهره گيري از انفال است كه از آنِ رسول خدا مي باشد.
نامه اي به قبيله جهينه
حضرت در نامه اي به اين گروه چنين نوشت: «من أسلم منهم وأقام الصلاة وآتي الزكاة وأطاع الله ورسوله وأعطي من الغنائم الخمس».
«آن كس كه اسلام بياورد و نماز را بپا دارد وزكات دهدو خدا و رسول او را اطاعت كند و از غنايم خمس را بپردازد.»
اين نامه هاي متعدّد كه نزديك به تواتر است; چه هدفي
را تعقيب مي كنند؟
يقيناً حضرت در اين نامه ها به يكي از حقوق رهبري اشاره مي كند و آن اين كه تمام مسلمانان پس از كسر مؤونه زندگي،بايد 51 درآمدهاي مشروع خود را به رهبر بپردازند تا او بتواند بر اثر توان مالي بهتر به توسعه اسلام و اداره امور تبليغي وتعليمي بپردازد. در هيچ يك از اين نامه ها امر به جهاد نشده تا منظور از غنائم، غنيمت جنگي باشد.
زيرا جهاد اسلامي بايد به امر پيامبر ياامام صورت گيرد و هرگز مردم حق ندارند به جهاد ابتدايي (نه دفاعي)بپردازند. امام شافعي و امام احمد آشكارا مي گويند جهاد بدون اذن امام يا اذن كسي كه از طرف او مأمور به جهاد است، انجام نمي گيرد. «جلم»